امنّیت اجتماعی
در روایتی آمده است: «بدانید آن کس از ما که فتنههای آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام مینهد و بر همان سیره و روش پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) رفتار میکند تا گرهها را بگشاید، بردگان و ملتهای اسیر را آزاد نماید، جمعیّتهای گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جویان پراکنده را جمع آوری کند. او سالهای طولانی در پنهانی از مردم به سر میبرد؛ آن چنان که اثرشناسان اثر قدمش را نمیشناسند گرچه در یافتن اثرها و نشانهها تلاش فراوان میکنند. سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنهها آماده میگردند و چونان شمشیرها صیقل میخورند. دیدههایشان با قرآن، روشنایی میگیرد و در گوشهایشان تفسیر قرآن طنین افکند و در صبح گاهان و شام گاهان جامهای حکمت سر میکشند».1
آنگاه که حضرت ظهور کرد... علم و دانش در دلهای مؤمنان قرار میگیرد تا جایی که مؤمنی نیازمند دانش برادرش نمیشود
مرور تاریخ بیانگر بحرانهای داخلی و بینالمللی است که ریشه در قومیّتگرایی، تعصّبات نژادی و نبود هدایت واحد دارد. آنچه زیبا و امید بخش به نظر میرسد، تجلّی و تحقّق حضور مردی است که در آیندهای نزدیک به این مسائل پایان میبخشد. در عرصة حکومت مهدوی آنچه مایة ارزش و تعالی بشر است، تقوا و اسلام است. کرامت انسانی در این نظام بر پایة ایمان و عمل صالح است. این ملاک ارزشی، هویّت دینی واحد به مردم میبخشد که در هم شکنندة هویتهای کاذبی چون ناسیونالیسم که نتیجة تلاش بشری برای ایجاد همرنگی در درون ملّتهاست یا جنبش فمنیسم که به دنبال تعریف هویّت بر مبنای جنسیّت و وارد کردن آن به عرصة سیاست و قدرت است، خواهد بود.
امام رضا(ع) در تفسیر آیة «وَ لَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضِ طَوْعًا وَ کَرْهًا وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ؛2 هر که در آسمانها و زمین است خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوی او بازگردانیده میشوید.» فرمود: «در شأن قائم فرود آمده است. زمانی که خروج کند، یهود و نصارا و آفتاب پرستان و زندیقان و مرتدان و کافران، شرق و غرب زمین را گرفته باشند؛ پس اسلام را بر آنان عرضه میدارد. هر کدام که اسلام آورد، او را به نماز خواندن و دادن زکات و آنچه مسلمانان به آن مأمور میباشند، امر میکند و هر که اسلام نیاورد، گردن او را میزند تا آنکه در مشرق و مغرب کسی نماند، مگر آنکه خدا را به یگانگی بشناسد.»3
حاکم شدن کلمة توحید بر تمام سرزمینها، وحدت و یگانگی هویّتی را بر بشر حاکم میکند و امّت اسلامی به تمام معنای کلمه به وجود میآید. پیامد این امر، کنار گذاشتن اختلافات قومی و تعصّبات نژادی و خروج از بحرانهای اجتماعی است.
امنّیت فرهنگی و معنوی
فرهنگ، از موضوعات مهم عرصة اجتماعی و مسائل امنّیتی است. با مطرح شدن بحث جهانی شدن و خطر یک پارچهسازی فرهنگی، همچنین شکستن مرزهای امنّیتی به وسیلة وسایل ارتباطی، اهمّیت این حوزه افزونتر گردیده است. در اصطلاح کلّی فرهنگ، به مجموعه باورهایی اطلاق میشود که در ذهن افراد جامعه نهادینه شده است. بنابراین، میتوان گفت که نقش تک تک افراد جامعه و طبایع آنها در شکل گیری هر تفکّر و فرای آن، فرهنگی برجسته است.
علوم بشری همواره در تغییر و تحوّل است و نمیتواند حکم قطعی در مورد مسائل ارائه دهد؛ زیرا عقل بشری بر علوم و قوانین طبیعی احاطة کامل ندارد و همه چیز را با تجربه میآموزد. به طور کلّی حوزة علوم بشری همواره با ناامنیهای فکری و دگرگونیها رو به روست، اگر چه طبع بشری، در شکلگیری فرهنگها یا ناامنیهای اجتماعی دخیل است، با توسعة آموزشی، اخلاقی و مذهبی، میتوان امیدوار بود که بشر جایگاه اصلی خود را بشناسد و اصول اخلاق و ارزشی را در جامعه اجرا کند. با ظهور امام که حکومت عدل الهی بر پا میشود، اسلام که بر طبق روایات جز اسمی از آن در آخرالزّمان باقی نمیماند، احیا و زنده میشود: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست، فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند».4
در روایتی نیز آمده است که: «هنگامی که قائم قیام کند ـ هر کس اهل هر دینی باشد ـ به اسلام گرایش پیدا کند و به آن ایمان آورد.»5
آگاهی و معرفت از لوازم اصلی تأمین امنّیت فرهنگی است. با زنده شدن اسلام و برپایی حکومت الهی، طبیعت بشر به جایگاه اصیل خود ـ مقام خلیفـ[ اللّهی ـ واقف میشود. آنگاه فرهنگ غنی اسلامی بر پا میشود و آرامش و طمأنینه فرهنگی و معنوی باز خواهد گشت.
در دنیای زر و زور و تزویر کنونی که تبلیغات فریب افکار عمومی و شعارهای دروغین در قالب ارزشها نقش مهمّی یافته و ابرقدرتهای جهانی با بهرهگیری از این راهکارها اعمال ننگین خود را ارزشمند و منطبق بر عدالت جلوه میدهند. ظهور امام میتواند چنین راه دشواری را بر بشر هموار کند. امام باقر(ع) در تفسیر آیة 41 سورة حج میفرماید: «این آیه در مورد آل محمّد و مهدی و یاوران آنهاست که خداوند آنان را مالک شرق و غرب زمین میگرداند و دین را آشکار میسازد و به وسیلة او و یارانش، بدعتها را نابود میکند؛ همانطور که بیخردی را به وسیلة حق نابود نمود و چنان کند که اثری از ستم دیده نشود و به نیکیها فرمان میدهد و از زشتیها جلوگیری میکند.»6
امنّیت علمی
بشر در طول ادوار مختلف با کشف قوانین طبیعی پا به عرصة علوم طبیعی گذاشت و با بهرهمندی از عقل و استعدادها و تواناییهای ذاتی توانست بر نظام طبیعت چیره شود؛ امّا علوم بشری همواره در تغییر و تحوّل است و نمیتواند حکم قطعی دربارة مسائل ارائه دهد؛ زیرا عقل بشری بر علوم و قوانین طبیعی احاطه کامل ندارد و همه چیز را با تجربه میآموزد. به طور کلّی حوزة علوم بشری همواره با ناامنیهای فکری و دگرگونیها
رو به روست. با این گستردگی علوم، مردم در زمان غیبت تنها دو حرف از 27 حرف علم را آموختهاند. امام مهدی(عج) با ظهور خود تمام حروف را در میان مردم منتشر میکند. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: «علم و دانش 27 حرف است. آنچه تا کنون همة پیامبران آوردهاند جز دو حرف بیشتر نیست و مردم تا امروز جز دو حرف از علم آگاهی ندارند. وقتی قائم قیام کند، 25 حرف دیگر را آشکار و در میان مردم پخش میکند و آن دو حرف را به آن ضمیمه مینماید و 27 حرف علم در میان مردم پخش میشود.»7
در روایت دیگر نیز آمده است: «آنگاه که حضرت ظهور کرد... علم و دانش در دلهای مؤمنان قرار میگیرد تا جایی که مؤمنی نیازمند دانش برادرش نمیشود.»8
زمانی که قائم(ع) قیام کند، با حکم داوودی میان مردم حکم میکند و نیازی به گواه ندارد. خدای تعالی به او الهام مینماید او با علم خود حکم میکند و هر پرسشی را پاسخ میگوید. او با فراست و زیرکی دوست را از دشمن باز میشناسد.
علمی که امام مهدی(عج) به مردم عرضه میکند، علم الهی است و قطعیت و ثبات به همراه دارد، نه شکاکیت و نسیبت را، در نتیجه آرام بخش فکری است.
امنّیت قضایی و حقوقی
حقوق بشر از جمله موضوعات و مجادلات جهانی است که حتّی دستاویز قدرتهای بزرگ برای پیگیری اهداف شوم و توسعهطلبانه قرار گرفته است. تدوین حقوق بشر و تشکیل دادگاههای کیفری در بسیاری موارد دچار نقصانهای جدّی است؛ زیرا عقل بشر قادر نیست بر همة ابعاد وجود احاطه یابد و ممکن است اشتباه کند یا منافع شخصی را در تدوین قواعد و تشکیل دادگاه لحاظ کند.
عدالت، وجدان، ایمان، سعة صدر و ... از عناصر مهم و کلیدی در حوزة قضاوت هستند. امام علی(ع) تضمین امنّیت قضایی افراد در جامعه را مستلزم رعایت سه اصل انتخاب قاضی، شرایط قاضی و وظایف دولت در برابر قاضی میداند.9
بی شک حاکمیّت الهی از نظر قواین و اجرای آنها مشکل نخواهد داشت؛ زیرا قوانین الهی کاملترین و جامعترین قوانین است و مجری آنها در حکومت امام مهدی(عج)، شخص امام است که منتخب الهی است. امام صادق(ع) فرموده است: «زمانی که قائم قیام کند، با حکم داوودی میان مردم حکم میکند و نیازی به گواه ندارد. خدای تعالی به او الهام مینماید او با علم خود حکم میکند و هر پرسشی را پاسخ میگوید. او با فراست و زیرکی دوست را از دشمن باز میشناسد.»10
در حکومت امام مهدی(عج) قوانین به بهترین نحو اعمال میشود و دست هر صاحب نفوذ منفعت طلبی کوتاه خواهد شد.
زهرا رضائیان
پی نوشتها:
1. نهج البلاغه، خ 15.
2. سورة آل عمران(3)، آیة 83.
3. بحار الانوار، ج 52، ص 340.
4. سورة صف(61)، 9.
5. مستنبط، احمد، قطرهای از دریای فضایل اهل بیت(ع)، ج1، ص 735.
6. تفسیر قمی، ص 441.
7. بحارالانوار، ج52، ص 336.
8. قطرهای دریای فضایل اهل بیت(ع)، ج2، ص 784.
9. فصل نامة علوم سیاسی، ش 34، ص261.
10. مستدرک الوسایل، ج4، ص304.