اگرچه این انتظار بدیهی و توقع ضروری وجود دارد که رسانههای محترم فعال این حوزه در مواقع مواجهه با یک موضوع ملی و میهنی با درایت و هوشمندی بیشتری به تحلیل و بررسی جوانب و ابعاد مختلف موضوع بپردازند، اما برای روشن شدن برخی سویههای مهم و قابل تأمل این موضوع، نکاتی چند به اطلاع مردم ایران میرسد:
1-کاملاً قابل درک است که چند هفته! بعد از طرح گسترده و جهانی این موضوع از سوی دو باستانشناس ایتالیایی، یک باستانشناس مصری که مقامیرسمی نیز در این حوزه دارد، به واسطه فشارهای سیاسی وارده، به جای انتشار اطلاعیه یا بیانیهای رسمی، به نگارش و انتشار ادعایی چنین بزرگ در صفحههای میانی وبلاگ شخصی خود بپردازد. بدیهی است سازمان میراثفرهنگی نیز مبتنی بر ماهیت تاریخی این موضوع و حساسیتهای فراوان آن برای دولت مصر، درک میکند که برای یک مقام عرب مصری و باستان شناسی شناخته شده، چندان خوش آیند نخواهد بود که چنین کشفی انجام شده باشد!!
2-قابل تأمل است که شورای عالی عتیقهجات مصر زیر نظر رئیس جمهور مصر اداره میشود و همین امر نیز میتواند بار سیاسی خاص این ادعاها و تأثیر تعیین کننده فشارهای احتمالی وارده را دو چندان ساخته باشد. اما از آقای هواس تقاضا داریم برای تنویر افکار عمومیدر سطح بینالمللی، درخواست سازمان میراثفرهنگی برای اعزام یک گروه متخصص باستان شناسی را برای بررسی ابعاد مختلف این موضوع، مورد پیگیری ویژه قرار دهد.
3-به هر حال واقعیتهای تثبیت شده و انکارناشدنی تاریخی و باستانی در مورد جایگاه فوقالعاده ایران باستان در مواجهه با مصر باستان وجود دارد که وجود کتیبه داریوش در مورد حفر کانال سوئز یا فتح مصر در مقطعی از تاریخ باستان، نمونهای بیواسطه از این واقعیات است؛ اما شتابزدگی و دست پاچگی طرف مصری در این ماجرا، مشخصاً اثبات مجدد برخی از این واقعیات و نیز جدیتر شدن موضوع این کشفیات برای سازمان میراثفرهنگی را در پی داشته است. عقل سلیم نیز اقتضا دارد که اگر چنین موضوعی، درصدی از حقیقت را نیز در خود نداشت، واکنشهایی چنین شتاب زده و سیاسی بروز نمییافت!
4-واقعیت دیگر آن است که این واکنش عجیب، شباهت فراوانی با واکنشهای برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس دارد که در کنار طرح بحثهایی لغو و بیهوده درباره خلیج همیشه فارس، برای دستکاری در واقعیات تاریخی، تلاش دارند وجود هرگونه آثار ایرانی در آن منطقه را انکار کنند!!
5-در این موضوع، تمامیمستندات مرتبط از سوی مراجعی چون دانشگاه لچه بررسیشده و حتی مکاتباتی نیز در این زمینه صورت گرفته است. ضمن این که تصاویر و فیلمهای مرتبط نیز در برخی رسانههای معتبر تخصصی (همچون دیسکاوری) برای بازدید عموم وجود دارد.
6-نکته پایانی، مسألهای بسیار مهم است که ضرورت دارد در این اطلاعیه بر آن تأکید شود: بدیهی است انتظار بجا و معقولی است که رسانهها و فعالان محترم این حوزه در مواقعی این چنین که موضوعی ملی و حتی فراملی در مورد میراث ارزشمند ایران اسلامیمطرح است با درایت و هوشمندی ویژه و بیشتری به طرح و تحلیل ابعاد مختلف این نوع مسائل بپردازند تا از این رهگذر، موفقیت و دستاوردی مثبت برای نظام مقدس جمهوری اسلامیایران به ارمغان آورده شود؛ نه آن که اتفاقاً با نفی اقدامات و تلاشهای گسترده سازمانی که به عنوان متولی اصلی این حوزه در تلاش برای کسب افتخارات و موفقیتهایی برای نظام است به تخطئه و تخریب موضوعی چنین مهم و اساسی پرداخته شود. بدیهی است در چنین ماجرایی دیگر مسأله تخریب سازمان با استفاده از حربه غیراخلاقی مچگیری مطرح نیست بلکه این میراثفرهنگی پربهای ایران است که در ابعاد بینالمللی تخریب میشود.
7-سازمان میراثفرهنگی با سپاس فراوان از رسانههای مشفقی که در طرح گسترده و جریان ساز موضوع کشف این آثار در مصر، یاریگر و همراه سازمان بودند دیگر بار بر عزم جدیتر خود برای بررسی دقیق و همه جانبه ابعاد مختلف این ماجرا تأکید میکند.