به گزارش ایران، ظهر یکشنبه- یکم آذر- مأموران کلانتری 140 باغ فیض از قتل زوج جوانی باخبر شدند که در طبقه سوم ساختمان چهار طبقه شماره هشت واقع در خیابان گلها- بلوار آیتالله کاشانی- از پا درآمده بودند. مأموران پس از حضور در محل جنایت، با اجساد سربریده مرتضی- 30 ساله- و همسرش آتنا- 26 ساله- روبهرو شدند. دقایقی بعد هم قاضی هنرمند- بازپرس کشیک ویژه قتل- همراه تیم ویژه جنایی در محل جنایت حاضر شده و به تحقیق در این باره پرداختند.
در ادامه بررسیها مشخص شد زوج جوان به تازگی ازدواج کرده و حدود 2 ماه قبل به خانه جدید نقل مکان کرده بودند.
خانواده آتنا نیز به بازپرس هنرمند گفتند: مرتضی کارمند حراست سازمان تربیت بدنی بود و با همسرش چند روز قبل از سفر مشهد برگشته بودند که آخرین بار پنجشنبه- 28 آبان- با آنها صحبت کردیم اما پس از آن بهرغم تلفنهای مکرر و مراجعه حضوری به خانه، پاسخی نشنیدیم تا این که به ناچار کلیدساز آورده و در خانه را باز کردیم که با صحنه وحشتناک جنایت روبهرو شدیم.
همسایهها نیز به تیم جنایی گفتند: حدود ساعت 30/11 شب پنجشنبه صدای درگیری و دعوای شدید از خانه زوج جوان شنیدند اما به تصور این که احتمالاً دعوای خانوادگی رخ داده، ماجرا را پیگیری نکردند.
بنابر این فرضیه قتل در نیمه شب پنجشنبه قوت گرفت. از آنجا که زن و شوهر جوان با کارد به قتل رسیده بودند، بازرسی دقیق خانه برای یافتن کارد انجام شد اما هیچ اثری به دست نیامد.
به گفته بازپرس هنرمند، وضعیت خانه قربانیان نشان میداد عامل یا عاملان جنایت با انگیزه سرقت به آنجا نرفته و هیچ نوع بههم ریختگی وسایل خانه نیز مشاهده نشده است.
بنابر این، فرضیههای مختلفی از جمله قتل با انگیزههای خاص، مشکلات کاری یا انتقامجویی تحت بررسی است. در حال حاضر نیز یکی از آشنایان قربانیان در بازداشت است و تحقیق از او ادامه دارد.
به گفته بازپرس جنایی تهران، در نخستین تجسسها تصور بر آن بود خودروی زانتیای مقتول از سوی قاتل یا قاتلان سرقت شده است تا این که مشخص شد خودرو نزد برادر مقتول به نام روحالله- مدیر مؤسسه شهید هاشمی- بوده است؛ بنابر این چنین فرضیهای منتفی شد.
وی گفت: تا این لحظه فرضیه سرقت به عنوان انگیزه قتل، جایگاهی در این پرونده ندارد. سرپرست دادسرای جنایی تهران نیز در این باره به خبرگزاری فارس گفت: هم اکنون یک نفر مظنون در این پرونده بازداشت شده و تحقیقات برای روشن شدن زوایای پنهان این پرونده در حال انجام است.
گفتوگو با همسایه
یکی از ساکنان طبقه چهارم ساختمان محل زندگی قربانیان در تشریح ماجرا به خبرنگار ما گفت: حدود ساعت 12 شب صدای درگیری و دعوای شدید از خانه همسایه شنیدم. وقتی به طبقه پائین آمدم، بقیه همسایهها را هم دیدم که با شنیدن صدای درگیری، خود را به پشت در آپارتمان رسانده بودند اما هرچه در زدیم و آتنا را صدا کردیم، کسی در را باز نکرد.
لحظاتی بعد هم ناگهان صدای تلویزیون به یکباره زیاد شد. آن قدر زیاد که صدای افراد حاضر در خانه بسختی شنیده میشد. اما آنچه مسلم بود، صدای یک مرد میآمد اما مطمئن نیستم صدای شوهر آتنا بود یا فرد دیگری.
دقایقی بعد هم به تصور این که نمیخواهند کسی در ماجرای خانوادگیشان دخالت کند، به خانههایمان برگشتیم اما تا حدود ساعت 2 نیمه شب همچنان سر و صدا میآمد اما بعد از آن دیگر متوجه نشدیم چه اتفاقی افتاد.