ارسال شده توسط امیـــــــــــر مرشدی در 88/6/12:: 10:56 صبح
تحریف سخنان رهبر انقلاب در موردعلوم انسانی
این در حالی است که رهبر انقلاب خود از جمله اشخاصی هستند که تسلط کاملی بر علوم انسانی داشته و حتی برخی از اطرافیان ایشان نیز نقش شگرفی در تربیت دانشآموختگان علوم انسانی داشتند.
بخش قابل توجهی از رسانههای بیگانه و عمدتا معاند نظام جمهوری اسلامی ایران، دست به تحریف گسترده سخنان رهبرانقلاب در دیدار با اساتید دانشگاهها زدهاند.
به گزارش «فردا»، رسانههای بسیاری با تحریف گسترده سخنان مقام معظم رهبری در جمع اساتید دانشگاه در مورد علوم انسانی مه چندی پیش برگزار شد، ضمن ارائه تحلیلهای عجیب در این خصوص؛ حتی پیشبینی نمودند که بدلیل انقلاب فرهنگی، دانشگاهها تعطیل میشوند!
این درحالی است که حضرت آیت الله خامنهای در جمع اساتید دانشگاه فرمودند:« در بین این مجموعهى عظیم دانشجوئى کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوى دولتى و آزاد و پیام نور و بقیهى دانشگاههاى کشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانىاند! این به یک صورت، انسان را نگران میکند.»
ایشان فرمودند:« ما در زمینهى علوم انسانى، کار بومى، تحقیقات اسلامى چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینههاى علوم انسانى مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزى که معتقد به جهانبینى اسلامى باشد و بخواهد جامعهشناسى یا روانشناسى یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو براى این رشتهها میگیریم؟»
مقام معظم رهبری افزودند:« این نگران کننده است. بسیارى از مباحث علوم انسانى، مبتنى بر فلسفههائى هستند که مبنایش مادیگرى است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوى به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانى را ترجمه کنیم، آنچه را که غربىها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بىاعتقادى به مبانى الهى و اسلامى و ارزشهاى خودمان را در قالبهاى درسى به جوانها منتقل کنیم.»
بررسی سخنان رهبر انقلاب بر این نکته تاکید میکند که ایشان نگران آموزش علوم انسانی به معنای آنچه که برخی در پی آن بودند، نیستند؛ بلکه ایشان نگران تعلیم صرف تعالیم غربی و عدم تولید محتوای داخلی کافی و لازم هستند.
شایان ذکر است که رهبر انقلاب خود از جمله اشخاصی هستند که تسلط کاملی بر علوم انسانی داشته و حتی برخی از اطرافیان ایشان نیز نقش شگرفی در تربیت دانشآموختگان علوم انسانی داشتند.
در همین حال، بازخوانی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسى مشهد در 25 اردیبهشت 86 نیز در این رابطه جالب توجه مینماید.
حضرت آیتالله خامنهای در رابطه با ساخت یک الگوی توسعه بومی میفرمایند:«ما باید پیشرفت را با الگوى اسلامى - ایرانى پیدا کنیم. این براى ما حیاتى است. چرا میگوئیم اسلامى و چرا میگوئیم ایرانى؟ اسلامى به خاطر اینکه بر مبانى نظرى و فلسفى اسلام و مبانى انسانشناختى اسلام استوار است. چرا میگوئیم ایرانى؟ چون فکر و ابتکار ایرانى، این را به دست آورده؛ اسلام در اختیار ملتهاى دیگر هم بود. این ملت ما بوده است که توانسته است یا میتواند این الگو را تهیه و فراهم کند. پس الگوى اسلامى ایرانى است. البته کشورهاى دیگر هم از آن، بدون تردید استفاده خواهند کرد؛ همچنانى که تا امروز هم ملت ما و کشور ما براى بسیارى از کشورها در بسیارى از چیزها الگو قرار گرفته، اینجا هم یقیناً این الگو مورد تقلید و متابعت بسیارى از ملتها واقع خواهد شد.»
ایشان میافزایند:«آنچه که موجب میشود ما الگوى غربى را براى پیشرفت جامعهى خودمان ناکافى بدانیم، در درجهى اول این است که نگاه جامعهى غربى و فلسفههاى غربى به انسان - البته فلسفههاى غربى مختلفند؛ اما برآیند همهى آنها این است - با نگاه اسلام به انسان، بکلى متفاوت است؛ یک تفاوت بنیانى و ریشهاى دارد. لذا پیشرفت که براى انسان و به وسیلهى انسان است، در منطق فلسفهى غرب معناى دیگرى پیدا میکند، تا در منطق اسلام.»
رهبر انقلاب، پیشرفت از نظر غرب را پیشرفت مادى عنوان میفرمایند و محور آن را «سود مادی» برمیشمارند و میفرمایند:« هرچه سود مادى بیشتر شد، پیشرفت بیشتر شده است؛ افزایش ثروت و قدرت. این، معناى پیشرفتى است که غرب به دنبال اوست؛ منطق غربى و مدل غربى به دنبال اوست و همین را به همه توصیه میکنند.»
ایشان افزودند:«پیشرفت وقتى مادى شد، معنایش این است که اخلاق و معنویت را میشود در راه چنین پیشرفتى قربانى کرد. یک ملت به پیشرفت دست پیدا کند؛ ولى اخلاق و معنویت در او وجود نداشته باشد. اما از نظر اسلام، پیشرفت این نیست. البته پیشرفت مادى مطلوب است، اما به عنوان وسیله. هدف، رشد و تعالى انسان است.»
حضرت آیتالله خامنهای در پایان این دیدار که دو سال پیش برگزار شد، فرمودند:«من میخواهم بگویم مجموعهى دانشگاهى کشور ما، مجموعهى نخبگان کشور ما - هم حوزه و دانشگاه - یکى از بزرگترین کارهاشان باید این باشد که نقشهى جامع پیشرفت کشور را بر اساس مبانى اسلام تنظیم کنند؛ دل به الگوى غربى و مدلسازىهاى غربى نسپرند. او نمیتواند کشور را نجات بدهد؛ او نمیتواند پیشرفت کشور ما را تنظیم کند. کسانى که در مراکز برنامهریزى یا در مراکز علمى و تحقیقى هستند و راجع به اقتصاد، راجع به سیاست، راجع به سیاست بینالمللى و راجع به مسائل حیاتى دیگر کشور کار و فکر میکنند، دنبال این نباشند که فرمولهاى غربى را؛ فرمولهاى اقتصادى غرب، فرمولهاى بانک جهانى یا صندوق بینالمللى پول را با مسائل کشور تطبیق کنند؛ نه، آن نظریهها، نظریههاى مفید براى ما نیست. البته از عِلمشان استفاده میکنیم؛ ما تعصب نداریم. هرجا پیشرفت علمى، تجربهى علمى باشد، استفاده میکنیم. از مصالح استفاده میکنیم؛ اما نقشه را بر طبق فکر خودمان، بر طبق نیاز خودمان بایستى بریزیم.»
کلمات کلیدی :