ما کشیدیم همه ناز تو بر دوش عیان
از چه وامانده در این راه شدیم یار سبکبار کجاست
من که کردم نفسی تازه ز انفاس خوشت
دیدن چشم خراب تو و آن چرخش دوار کجاست
از چه رو ترک من معتکف دیر کنی
خورده ام حسرت روی تو و آن لحظه ی دیدار کجاست
چند روزی زده ام از سر غفلت به خرابات مغان
نه چنین است سزاوار من و دلدار کجاست
من که بودم همه ی عمر سزاوار بلا و غم تو
خوش نباشد که برانی ز درت دلبر غمخوار کجاست
زخم خورده است دل غمزده ی میر بیا
نوش داروی دل غمزده عطار کجاست