ارسال شده توسط امیـــــــــــر مرشدی در 88/6/7:: 11:46 صبح
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از جهان، هنوز سندسازی برای تغییر نام خلیجفارس بهنام کشورهای عربی به قوت خود باقی است و چالش روشنفکران برسر اینکه چرا تصمیمهای جدی و دیپلماتیک از سوی دولت برای خاتمه هویت زدایی و حمله به تاریخ ایران از سوی کشورهای همسایه گرفته نمیشود، ادامه دارد که ابوعلیسینا همچون مولانای ترک نژاد! در زمره علمای عرب قرار گرفت! در این میان افغانها هم طی اقدامی غافلگیرانه خیابانی را به نام ابوعلیسینا نامگذاری کرده و تمبری را نیز با نام او منتشر کرده و مدعی شدند که این پزشک بلخی بوده است یعنی اهل افغانستان! هرچند که اسناد و مدارک حاکی از آن است که بلخ بخشی از ایران پیش از تغییر مرزهای کنونی بوده است.
بحثی که این سوال را پیش میآورد این است که چطور ابوعلیسینای اهل بلخ، ایرانی نبوده بلکه افغان بوده است و کسی که درسال 416-358 خورشیدی در روستایی در نزدیکی بخارا زاده شده و در همدان درگذشته و نیاکانش همه ایرانی بودند، اکنون شده شیخ افغان یا شیخ عرب. آن هم تنها با ساختن روبات یا نامگذاری یک خیابان به نام او؟ اما این حقیقت است. روباتی با چهره ابنسینا به سرپرستی استاد یونانی دانشگاه امارات عربی و دستیاران یونانی و آلمانی او ساخته و به جهانیان هم معرفی شده است. مساله تامل برانگیز اینجاست که «بیبیسی» هم با سیاستهای ضد ایرانی شیوخ منطقه، در هویت تراشی و مصادره مفاخر تاریخی ایران همسویی کرده است. به نظر میرسد که قرار است با این اقدامات ایران به تدریج از هویت گذشته خود تهی شود.
به گزارش ایسنا، بیبیسی در خبری که در زمینه ساخت این روبات منتشر کرده، ابتدا از ابنسینا بهعنوان دانشمندی عرب! یاد کرده و مدتی بعد با عقبنشینی از این اشتباه، ابنسینا را دانشمندی اسلامی(Islamicscholar) عنوان کرده است. بیبیسی پیش از این نیز همسویی خود را با این قبیل اقدامات جاعلانه در پوشش خبرهای علمی نشان داده بود که بسیار تعجب برانگیز است.
البته بخش عربی این شبکه در همراهی با شیوخ عرب حق را تمام کرده و چند ماه پیش با ارائه مقالهای از یک محقق عرب در زمینه «رنگ درمانی و تاثیرات رنگ در زندگی بشر»، از ابنسینا، دانشمند مشهور ایرانی بهعنوان یک «دانشمند عرب» یاد کرده! این در حالی است که تا کنون برخورد جدی و دیپلماتیکی از سوی مسئولان مربوطه در این باره انجام نشده و صدا و سیما هم با بیتوجهی تمام در برابر این مساله سکوت کرده است.
این بیتوجهی و سکوت در حالی همچنان ادامه دارد که روبات دستمایه جعل هویت که از سوی دکتر ماوریدیس، محقق یونانی و دستیارانش در دانشگاه امارات با همکاری محققانی از آلمان و یونان ساخته شده میتواند با توجه به قابلیت شناسایی چهره افراد با ورود به سایت اجتماعی «Facebook» به تقویت روابط روباتها با انسانها کمک کند. ابوعلیسینای عرب صاحب صفحهای در سایت Facebook خواهد شد که در آن به تعامل با اعضای این سایت خواهد پرداخت و به زودی پر از عکسها و مطالبی میشود که نشان دهنده امکان برقراری یک رابطه دوستانه پایدار بین انسان و ماشینها خواهد بود. البته یک دانشمند عربی ماشینی در ارتباط جهانی با انسانهای دیگر!
از سوی دیگر قرار است این روبات دارای یک واحد نرمافزاری زبانی باشد که میتواند در لحظه با مردم مکالمه و گفتوگو کند و یک پایگاه دادهها از دوستانش و روابط اجتماعی با آنها بر اساس اطلاعات «فیس بوک» ایجاد کند. دکتر ماوریدیس قرار است، روبات ابنسینا را در یک دوره آزمایشی یکماهه در IRML بگرداند تا با مردم ملاقات کند و آنها را بشناسد. سپس روبات برای بازشناختن این افراد و مکالمه با آنها در «فیس بوک» دست به کار خواهد شد.
اما ماجرای جعل هویت ابوعلیسینا به همین جا ختم نمیشود، به گزارش البرز شرکت پست کویت در سرقتی آشکار به مناسبت هزارمین سال تولد پزشک و فیلسوف بزرگ ایرانی با انتشار تمبری از او یک دانشمند وفیلسوف اهل کویت ساخته است!
به نظر میرسد که عربها دارند در سرقت هویت ایرانی از ترکیه پیشی میگیرند، هرچند رقیبشان ترکیه هم بیکار نمانده و در حال پرونده سازی برای شیخ خرقانی است و دارد بارگاهی را به نام او در ترکیه میسازد که بعد هم با برگزاری اجلاسها و همایشهای بزرگ جهانی در سالروز یا سالمرگ خرقانی بگوید او هم شاعر ترک بوده است نه عرب.
هرچند انتظار میرفت با انتشار این خبر ایرانیان سراسر جهان،به این اقدام موهن در جعل شخصیت های ایرانی،واکنش جدی نشان دهند ولی تا کنون اقدامی در این زمینه انجام نشده است.
به نظر نمیرسد که این جعل هویتها هم توانسته باشد، عاملی برای ایجاد تغییر و تحولاتی در روند جدی گرفتن گذشتهمان ایجاد کرده باشند.
با این وجود همچنان جریان جعل تاریخ ادامه دارد. ترکیه به مناسبت سالروز تولد مولانا، مراسمهای بزرگداشت باشکوهی میگیرد که به نقل از دیلی نیوز ترکیه، مراسم جشن و سرور تولد مولانا در سرتاسر ترکیه از جمله استانبول، آنکارا و آنتالیا برگزار می شود و حتی رسانههای 48 کشور هم جشن مولوی را در ترکیه پخش میکنند. در حالی که ایران اگر هم بعد از ترکیه آمد و برای اینکه ثابت کند، کم نیاورده بزرگداشتی برای مولانا جلال الدین برپا کرد و صفار هرندی وزیر ارشاد بسیار دیر اما سرانجام معترض شد به جعل نام مولانا، نخست وزیر ترکیه کوتاه نیامده و به صراحت و تاکید اعلام کرد که مولانا عارفی ترک نژاد بوده است. رئیس مرکز تحقیقات مولانای آنها هم در دانشگاه سلجوق فریاد بر آورد که مولانا متعلق به ترکیه است. ابیات مولانا در مثنوی در مورد ترک و ترکهاست و مولوی خود را ترک خوانده است.
بعد هم همه رسانهها به حمایت از شیوخ عرب آمده و جشن ساختن روباتی را برپا میکنند که در بخشی از زندگینامه او به گفته خودش و به نقل از شاگردش «ابوعبید جوزجانی» آمده: «پدرم عبدالله از مردم بلخ بود در روزگار نوح پسر منصور سامانی به بخارا درآمد. بخارا در آن عهد از شهرهای بزرگ بود. پدرم کار دیوانی پیشه کرد و در روستای خرمیثن به کار گماشته شد. به نزدیکی آن روستا، روستای افشنه بود. در آنجا پدر من، مادرم را به همسری برگزید و وی را به عقد خویش درآورد. نام مادرم ستاره بود من در ماه صفر سال ??? از مادر زاده شدم. نام مرا حسین گذاشتند چندی بعد پدرم به بخارا نقل مکان کرد در آنجا بود که مرا به آموزگاران سپرد تا قرآن و ادب بیاموزم. دهمین سال عمر خود را به پایان میبردم که در قرآن و ادب تبحر پیدا کردم آنچنانکه آموزگارانم از دانستههای من شگفتی مینمودند.»
به همین دلیل است که رئیس روابط عمومی و اموربینالملل بنیاد علمی و فرهنگی بوعلیسینا و دبیر کمیته اطلاعرسانی جشنواره حکمت سینوی رو به مسئول تاکید میکند: «ظرفیت بزرگ نام شیخالرئیس ایجاب میکند که مسئولان بلندپایه کشور در اجماعی به عظمت این نام، و بهویژه معاونت علمی ریاستجمهوری، وزارتخانههای علوم، فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهداشت و درمان و مراکز علمی کشور، هم در زمینه تامین بودجه کافی و اثرگذار و هم در پشتیبانی معنوی و علمی از بنیاد بوعلیسینا، نگذارند چراغ افروختهای که پس از هزار سال میخواهد کتاب شفا را به فارسی ترجمه کند و صدها وظیفه علمی دیگر را برعهده بگیرد به ضعف و خاموشی گراید.»
کلمات کلیدی :