ارسال شده توسط امیـــــــــــر مرشدی در 88/5/21:: 10:39 صبح
وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا قَرْیَةً کَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُونَ ?112?
و خدا شهرى را مثل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان مىرسید پس [ساکنانش] نعمتهاى خدا را ناسپاسى کردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مىدادند طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانید (112)
allah strikes a parable of the village which was safe and peaceful. its provisions came in abundance from everywhere; but it was thankless for the favors of allah. therefore, for what they were doing, allah let it taste the garment of hunger and fear. (112)
سوره مبارکه نحل
کلمات کلیدی :