ارسال شده توسط امیـــــــــــر مرشدی در 88/5/13:: 4:32 عصر
در ایّام برگزاری جشنهای ماه شعبان به سر میبریم و هفتة آینده، یعنی نیمة شعبان سالروز میلاد مسعود آخرین وصیّ رسول رحمت حضرت صاحب الزّمان(ع) را با سور و شادمانگی پاس خواهیم داشت، امّا این روز، غمگنانهترین شادی را در خود دارد. این پارادوکس شگفت، تفسیر وضع ماست. بی او زیستن و در غیبتش روزگار گذراندن هر شادی و سوری را به اندوه مبدّل میسازد. این یعنی ابتلا به انواع بلایا و سنگهای فتنه که باریدن گرفته است.
این شایستة خداوندگاری خالق رئوف است که راهی برای رهایی از این همه اضطرار و اضطراب بنماید.
قرار دادن «شب نیمة شعبان» به منزلة «شب برات» و «شب قدر» بیحکمت و بینسبت به اضطراب و اضطرار نیست. به قول حافظ شیرازی:
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
برات، حواله و نوشته و اذن دریافت عطایا است، حکم رهایی و آزادی به کسانی که مستحقّ دریافت کرامت و عطایای خداوندی شدهاند.
پر خیر و برکت بودن شب نیمة شعبان هم به واسطة گشاده شدن درهای آسمان بر روی عاصیان، بخشش گنهکاران و صدور حواله و رهایی از غم و اندوه و اضطراب است که به واسطة مولود نیمة شعبان به طالبان عطا میشود.
به قول جناب سعدی علیه الرّحمه:
شبی چنین در هفت آسمان باز
ز خویشتن نفسی ای پسر به حق پرداز
مگر ز مدّت عمر آنچه مانده دریابی
که آنچه رفت به غفلت دگر نیاید باز
چه روزهات به شب رفت در هوا و هوس
شبی به روز کن آخر به ذکر و شکر و نماز
در برخی از کتب ادعیه آمده است که حضرت رسول الله(ص) فرمودند: در شب نیمة شعبان خوابیده بودم که جبرئیل آمد و گفت: «ای محمّد! آیا در این شب میخوابی؟ گفتم مگر امشب چه شبی است؟ گفت: نیمة شعبان! برخیز!»
پس مرا اینان بیدار کرد و با خود به بقیع برد و گفت سرت را بلند کن که امشب، درهای آسمان گشوده میگردد و در نتیجه درهای رحمت، خشنودی، آمرزش، تفضّل، توبه، نعمت، بخشش و نیکی در آن گشاده میگردد و خداوند در آن به شمارة مو و پشم چارپایان، بندگان را از آتش جهنّم آزاد میکند و سرآمد عمر انسانها را در آن استوار میسازد و روزی همگان را تا سال آینده تعمیم میکند و همة رخدادهای سال آینده در این شب نازل میگردد.
با توجّه به این امر، خداوند، از روی لطف راه رهایی از همة اضطرار و اضطراب حاصله از غفلت، گناه، ظلم و غیبت امام مبینی را روشن نموده است.
امّا، از اضطرار و اضطراب، آمارها و گزارشها حکایت از آن میکند که جهان و ساکنان زمین اکنون با مهلکترین بلایا مثل طوفان، زلزله، خشکسالی، بیماریهای مسری صعب العلاج و... درگیر است. چند سال پیش خبرگزاری آلمان از قول رئیس گروه تحقیقات زمین شناسی اعلام کرده بود: «زمین در حال نزدیک شدن به فجایعی است که نوع بشر، هرگز در طول تاریخ زندگی خود بر روی این کره آن را تجربه نکرده است».
به استناد نظر کارشناسان، میزان وقوع بلایای طبیعی و تلفات انسانی و خسارات مالی ناشی از آنها، در تمام جهان در حال افزایش است چنانکه شمار فجایع طبیعی در دهة 1990 م. در مقایسه با سه دهة قبل چهار برابر افزایش یافته است. به طور کلّی در سه دهة گذشته میزان وقوع بلایا 3 برابر و زیانهای مالی ناشی از آن 8 برابر شده است. بیشک این همه آفت حاصل عمل خود انسان است و ظلم و شرارتهایش.
حسب اخبار آخرالزّمانی همة ملل و نحل، بلایا فراگیر میشوند تا آنجا که هیچ کس در امان نخواهد ماند. در کتاب مقدّس آمده است: «بر زمین تنگی و حیرت از برای امّتها روی خواهد نمود. به سبب شوریدن دریا و امواجش و دلهای مردم را ضعیف خواهد کرد از خوف و انتظار وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر میشود. در چنین وقتی به قول رسول اکرم(ص) شایستگان امّت نیز در امان نخواهند ماند.
مگر جز این است که حسب اخبار آنفولانزای خوکی طیّ سه سال آینده قریب به ده میلیون از مردم ایران را مبتلا خواهد ساخت. بیماری دهشتناکی که زمینههای بسته شدن راه حج را هموار کرده است. چنانکه عموم ساکنان جهان در تشخیص حقّ و باطل درمانده و حیران گشتهاند.
حیرانی و درماندگی، بیماریهای فراگیر، بلایای طبیعی، تباهیهای اخلاقی از بیرون و درون ساکنان زمین را در محاصره آورده است.
عقلها برای رهایی و جستن راه نجات درماندهاند و این یعنی اضطرار.
فصل: فصلِ درک از اضطراب است و روی کردن به آسمان و خواندن خداوند با آیة «امّن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء»
بیشک با درک این اضطرار و دعای مضطر، در شبهایی چون شب برات و نیمة شعبان که شب قدر ماست، دریای رحمت خداوند رئوف به جوشش میآید و آن موعود منجی مقدّس را از پس پردة غیبت ظاهر خواهد ساخت. باید بپذیریم که جملگی ظالم هستیم. هر کس به سهم خود و به قدر قدرت و توانایی خود. این همان ظلم فراگیر است که ما را مبتلا به همة آفتها ساخته است. خداوند میفرماید: «انّ الله لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیروا ما بالنفسهم؛ حال هیچ قومی تغییر نمیکند؛ الّا آنکه حال خود را تغییر دهد». این تغییر در نفس باید اتّفاق بیفتد. در نفس قومی و جمعی، قوم و جمع باید صورت و سیرت خود را متوجّه این اضطرار کند و عهد خود را تغییر دهد و روی به عهد با امام آورد.
اسماعیل شفیعی سروستانی
رادیو معارف 9 مرداد 1388
کلمات کلیدی :