شاید با توجه به شعارهای تبلیغاتی و جنجالهای رسانهای مبنی بر «لائیکیسم، سکولاریسم و...» و هم چنین نمایشهای بسیار جدی سران غرب در ارتباط با «جدایی دین از سیاست»، بسیار گمان کنند که واقعاً قدرتهای بزرگ و سران اقتصادی و سیاسی آنها به هیچ دین و مکتبی پایبندی ندارند و به جز عینک «علم تجربی»، هیچ عینکی بر چشم ندارند، اما اغلب آنها بسیار متعصابه «شیطان پرست» و عضو تشکیلات فراماسون هستند و به همین دلیل است که تمام اصول فراماسونی را رعایت کرده و از نمودهای ماسونی در طرح لوگوها و آرمهای کارخانجات، کالاها یا محصولات و حتی آرم شبکههای تلویزیونی و... استفاده میکنند.
در مورد شیطانپرستی در قالب تشکیلات ماسونی که صهیونیسم یکی از اولاد ناخلف آنهاست و سرانی که به صورت اعتقادی و تشکیلاتی وابسته به این مذهب و تشکیلات هستند، امید داریم که پس پایان تحقیقات اطلاعاتی خوب، مفید و مستندی ارائه شود، اما در این مقوله فقط به توجه و اعتقاد آنها به ماه «سپتامبر» اشاره میشود.
شیطانپرستها اعتقاد و علاقهی خاصی به ماه سپتامبر دارند! شاید آغاز رسمی تشکیلات شیطان پرستی ماسونی در ماه سپتامبر بوده است و به همین دلیل صهیونیسم را هم در ماه سپتامبر نطفهگذاری کردند و همهی حوادث سیاسی مهم عالم، به ویژه حوادثی که در راستای تشکیل حکومت جهانی ماسونی میباشد، از دو قرن پیش تا کنون در ماه سپتامبر پایه گذاری شده است، که جدول آنها از تاریخ 1814 تا 2010 به شکل ذیل است.
اگر چه جهان پر التهاب ما هر روز شاهد وقوع حوادث دلخراشی چون جنگ، قتل عام زنان و کودکان، نسلکشی، ترور و...، به عاملیت مستقیم یا غیر مستقیم آمریکا میباشد، اما دعوت عجیب کشیش شیطانپرست آمریکایی از مردم ایالت خود برای شرکت در مراسم به آتش کشیدن قرآن [که یکی از شروط ماسونی و عبادات شیطانپرستی است] در ماه سپتامبر 2010، ذهن را به یاد خودزنی آمریکا در انفجار برجهای دوقلو و نیز بخشی از ساختمان پنتاگون و بهانه قراردادن این خودزنی برای اشغال نظامی و مستقیم افغانستان انداخت.
اشغال نظامی افغانستان و تقویت حضور نظامی آمریکا در منطقه، ذهن را بدین سو کشاند: اولین نشست قدرتها برای تقسیم جهان بین چهار قدرت موسوم به «کنگره وین» نیز در ماه سپتامبر بود – ترور مک کینلی رئیس جمهور آمریکا و روی کار آمدن روزولت و تغییر تاریخ سیاسی جهان در ماه سپتامبر بود – سقوط حکومت عثمانی در ماه سپتامبر بود – اعلام جنگ ژاپن به آمریکا و جنگ جهانی دوم – ترور رئیس جمهور و نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران – ترور احمد شاه مسعود در افغانستان و.... بسیاری از حوادث سرنوشتساز دیگر در ماه سپتامبر بود...، لذا این سؤال ذهنی پیش آمد که با توجه به اعتقادات، پایبندی و تعصبات شدید قدرتهای بزرگ سیاسی و اقتصادی جهان به شیطانپرستی که در قالب تشکیلات «ماسونی» تعریف میشود و حتی صهیونیسم بینالملل نیز یکی از موالید ماسون است، آیا «سپتامبر» برای آنان ماه مقدس و مبارکی است؟
از این رو تصمیم برآن شد تا کلیهی حوادث عمدهی جهان که نقش تعیین کنندهای در تغییر و تقریر سرنوشت کشورها و ملتها و در راستای تحقق هدف غایی که تشکیل دولت واحد جهانی به مالکیت «شیطان بزرگ» داشتند استخراج شود.
نتایج این مطالعات نه تنها ذهنیت فوق را تشدید، تأیید و تصدیق کرد، بلکه منجر به دستیابی به اطلاعات تاریخ سیاسی بسیار جالب، مدون و مستندی شد که تحت عنوان (رمز سپتامبر)، به کاربران و محققین گرامی هدیه میشود.
12 سپتامبر 1814
اولین توافق رسمی برای تقسیم دنیا بین چهار قدرت بزرگ وقت صورت پذیرفت! که منجر به برگزاری «کنگره وین» گردید ، چهار قدرت وقت و رؤسای آنها عبارت بودند از:
الف - انگلستان: شالبران ب- روسیه: تزار الکساندر پ- اتریش: فرانسیس اول ت- پروس (آلمان): ویلهلم سوم
یک مورخ فرانسوی: حقوق عمومی از این پس جزء حقوق قدرتمندها نخواهد بود.
شاید به خاطر همین آغاز رسمی جهانخواری، این ماه برای غربیها (به ویژه آمریکا) خوش یمن تلقی شده است؟!
سپتامبر 1822
انجام گردهمایی وفرفن «Verone». در این نشست کشورهای «روس، پروس، فرانسه و اتریش» برای دخالت مستقیم در جنبشهای آزادی خواهانه کشورهای دیگر به توافق رسیدند!
28 سپتامبر 1854
قبل از آن که جنگ روسیه با عثمانی که به «جنگ کریمه» معروف است آغاز شود، روسیه ایران را مجبور به عقد تعهد مبنی بر عدم دخالت کرد.
سپتامبر 1870
کشور پروس (آلمان) با حمایت قوی انگلیس ناپلئون را شکست میدهد. این شکست باعث میگردد تا نام فرانسه از گروه ابر قدرتها محو شود و دست از حمایت عثمانی بردارد. با تضعیف فرانسه بحران بالکان شکل میگیرد، تجزیه عثمانی و نظر دوختن ابرقدرتهای باقیمانده به بوسنی و هرزگوین قوت میگیرد و تغییر سرنوشت فلسطین آغاز میشود!
6 سپتامبر 1901
مک کینلی رئیس جمهور وقت آمریکا ترور میشود و معاون وی «روزولت» که از حزب جمهوریخواه بود قدرت را در به دست میگیرد؟! و با روی کار آمدن وی، سیاستهای خارجی آمریکا بهطور کلی تغییر مییابد.
هاوارد بیل میگوید: اگر چه روزولت مواهب صلح را ارج مینهاد، ولی در نهان آرزوی هیجان جنگ داشت.
سپتامبر 1908
بحران بالکان نتیجه میدهد و دولت عثمانی میپذیرد تا بوسنی و هرزگوین به کشور اتریش ملحق شوند. قابل توجه است که از سال 1906 داهونت هال «Conted’Aehenthal» که یهودی الاصل بود به عنوان وزیر امور خارجه اتریش منصوب شد.
5 سپتامبر 1911
مصادف است با فرار «محمد علی شاه» از ایران.
سپتامبر 1911
حوادث سپتامبر در این سال بسیار قابل توجه است:
ایتالیا در لیبی که تحت حاکمیت عثمانی بود مداخله میکند!
دولت بزرگ عثمانی از نقشهی جغرافیایی محو میشود!
جنگ جهانی اول آغاز میگردد!
بر اساس معاهدهی لندن، تمامی سرزمینهای عثمانی در اروپا تسلیم میشوند.
جزایر اژه و کرت به اتحادیه بالکان ملحق میشوند!
سپتامبر 1912
تافت (William H.Taft) بیست و هفتمین رئیس جمهور آمریکا (از حزب جمهوریخواه) در آخرین سال صدارت 750 تفنگدار آمریکایی را به دومینیکن روانه میسازد تا رئیس جمهور آن کشور را مجبور به استعفا نماید و به اصطلاح خود بر انتخابات نظارت مستقیم داشته باشد!
سپتامبر 1913
ویلسون (Woodrow-Wilson) بیست هشتمین رئیس جمهور آمریکا (از دمکراتها) یک اسکاتراند نیروی دریایی را برای جلوگیری از بروز انقلاب به دومینیکن اعزام میدارد!
23 سپتامبر 1914
وبلا با پشتیبانی ویلسون و براهان وزیر خارجه آمریکا به «کارانزا» رئیس حکومت موقت مکزیک اعلام جنگ نمود و ایالات متحد حمایت از نیروهای تحت فرماندهی وی را بر عهده گرفت!
اوایل سپتامبر 1917
مراکز سازمان کارگران صنعتی جهان در آمریکا که قدرت متحدی در مقابل دولت ویلسون بودند، به صورت دفعی مورد هجوم نیروها مسلح تحت عنوان ضابطان وزارت دادگستری قرار میگیرند و یک سال بعد تمامی اعضای این سازمان در واشنگتن محاکمه و محکوم میشوند!
سپتامبر 1919
ویلسون رئیس جمهور آمریکا برای تأسیس جامعه ملل، طی 22 روز در این ماه، 8000 مایل با اتومبیل روباز سفر نمود و 36سخنرانی انجام داد. در طی راه از مردم حمایت میطلبید و مخالفین احتمالی خود را به باد مسخره میگرفت!
جامعه ملل که پس از جنگ جهانی اول تأسیس شد، بر پایه «نظم نوین جهانی» ویلسون که برای تمامی دنیا در 14 ماده تدوین شده بود شکل گرفت.
سپتامبر 1922
طرح تقسیمبندی سرزمینهای تحت قیمومیت قدرتها به شرح ذیل به اجرا درآمد:
سرزمینهای گروه A: لبنان و سوریه به «فرانسه» و عراق و فلسطین به «انگلستان» واگذار شد!
سرزمینهای گروه B: توگوند ، کامرون و تانگانیا به « انگلستان » ، کامرون به «فرانسه» ، لورندی به «بلژیک» واگذار شد!
سرزمینهای گروه C: آفریقای جنوب غربی به «آفریقای جنوبی»، ماریاناس، کارولین و مارشال به «ژاپن»! ایرلند به «بریتانیا»، جزایر سلیمان به «استرالیا» و ساموآ به «نیوزلند» واگذار شد!
21 سپتامبر 1922
برای نخستین بار اصل تعرفه گمرکی شناور به نام «Fordney-Mc camber Toariff» از سوی کنگره آمریکا تصویب شد. بر اساس این تعرفه مؤسسات بازرگانی آمریکایی حق داشتند برای تأمین سوخت در عصر اتومبیل، از امکانات برابر با کشورهای استعمارگر برخوردار باشند!
شاید این از نتایج مثبت 8000 مایل سفر با اتومبیل رئیس جمهور آمریکار بوده است!
سپتامبر 1922
وحید الدین آخرین پادشاه عثمانی از سلطنت خلع میگردد و با یک کشتی انگلیسی خاک ترکیه را ترک مینماید!
29 سپتامبر 1923
آتا ترک در ترکیه بر سر کار میآید و نظام کشور را از پادشاهی به «جمهوریت لائیک» تبدیل مینماید! در همین زمان رضا شاه نیز در ایران برای گرفتن قدرت پادشاهی مطرح میشود.
18 سپتامبر 1931
بحران وال استریت که بحران بزرگ اقتصادی آمریکا بود درسال 1929 شروع شد و تا 1932 ادامه یافت. نام دیگر این دوران «بهار کلم پیچ» بود! چرا که مردم آمریکا چیز دیگری برای خوردن نداشتند!
در این دوران هوور و روزولت به عنوان منجی بحران اقتصادی، بر اساس مصوبات گمرکی، با اروپا متحد و مصمم میشوند تا بازار مناسبی برای کالاهای ژاپنی در چین ایجاد کنند (به منظور گسترش نفوذ اقتصادی و فرهنگی ژاپن هم پیمان در چین). ارتش ژاپن برای زمینهسازی، حادثهای دروغین در خطوط اصلی راهآهن منچوری ایجاد مینماید و چین را به دستداشتن در این حادثه متهم میکند و زمینه برای جنگی بزرگ آماده میشود. این جنگ هزینههای زیادی دربر داشت که به نفع اقتصاد آمریکا و اروپا تمام شد.
سپتامبر 1935
در گردهمایی سران حزب نازیسم، قانون یهودی ستیزی تحت عنوان «Nuremberg Lows» با ارائه از تعریفی حقوقی یهود به تصویب میرسد.
29 سپتامبر 1938
هیتلر با چکسلواکی در جنگ بود و معتقد بود که بخش آلمانی زبان آن کشور باید به آلمان منضم گردد. با برنامهریزی چمبرلین نخست وزیر بریتانیا، به عنوان میانجی، کنفرانسی در مونیخ تشکیل میگردد. اما جالب آن که در این کنفرانس تجزیه چکسلواکی و واگذاری بخشی از خاک این کشور به هیتلر تصویب میشود و هیتلر برای آغاز جنگ جهانی آمادهتر میگردد. نکته جالبتر آن که روزولت پس از این اقدام تعجبآور چمبرلین منجی، یک تلگراف شامل بر دو کلمه! مبنی بر «Good man» مرد خوب – برای چمبرلین میفرستند و بدینواسطه او را تحسین میکند!
به راستی چرا بریتانیا و آمریکا با این اقدام هیتلر که به اصطلاح رهبر سیاست یهودی ستیزی بود موافق بودند و از او حمایت میکردند؟! آیا همچون بهانه قرار دادن 11 سپتامتر برای حضور در افغانستان و یا چراغ سبز نشان دادن به صدام برای حمله به کویت و در نتیجه بهانه نمودن این حمله برای حضور نظامی در عراق، پس از فروپاشی عثمانی و سیطره بر فلسطین، آمریکا و انگلستان در صدد بودند که یهودیانی تحت آزار نازیسم قرار گیرند و به فلسطین عزیمت کنند و کشور اسرائیل را تشکیل دهند؟!
یکم سپتامبر 1939
هیتلر حمله گستردهی نظامی خود به کشور لهستان (که آن را تسخیر نمود) را آغاز میکند!
سپتامبر 1939
آغاز جنگ جهانی دوم!
پس از تحریک و تشویق هیتلر توسط آمریکا و بریتانیا (انگلیس) به اشغال چکسلواکی و لهستان، جنگ جهانی دوم برای مقابله با کشورگشایی هیتلر آغاز میشود.
جالب آن که به رغم اعلام بیطرقی آمریکا در این جنگ، حاصل جنگ به نفع آمریکا تمام میشد! چنانچه «هنری لوس» بنیانگذار خبرگزاری Time درست یک سال پس از آغاز این جنگ اعلام داشت : آمریکا اینک پایتخت علمی، هنری و فکری جهان شده است و دنیا وارد یک قرن آمریکایی شده است. و جالب تر آنکه جرج بوش پسر پس از 80 سال از آن تاریخ همزمان با به بحران کشیده شدن خاورمیانه و دنیا، عین همان جمله را تکرار می کند.
بطور کلی نتیجه جنگ جهانی دوم را میتوان در ضعف و کنارهگیری بریتانیا و فرانسه از ابر قدرتی پس از تضعیف در جنگ با هیتلر، تجزیه آلمان بزرگ، شکست ژاپن به عنوان قدرت جهانی دیگر و مطرح شدن آمریکا به عنوان ابر قدرت قرن بیستم با تحمل کمترین صدمات و رشد درآمد سرانه، خلاصه کرد.
شاید مهمترین فایده جنگ جهانی دوم برای آمریکا این بود که اگر میخواست قبل از جنگ جهانی به عنوان ابرقدرت مطرح شود، باید با قدرتهای وقت (مانند آلمان، انگلیس، فرانسه، اتریش و...) درگیر میشد و اگر از ابتدای جنگ وارد عمل میشد خود نیز تضعیف میگردید، لذا دو سال پس از جنگ و تضعیف همه قدرتها وارد عمل شد.
سپتامبر 1940
«با توجه به جنگ جهانی، تضعیف نظامی و اقتصادی ابرقدرتهایزمان و فضای مناسب برای اذهان عمومی که از کشیده شدن دامنه جنگ میآمریکا هراس داشتند»، روزولت طرح ایجاد یک ارتش بزرگ را به کنگره آمریکا تسلیم میکند!
16 سپتامبر 1941
حمله نظامی قوامی متفقین به ایران و استعفای «رضا شاه» و آغاز سلطنت فرزندش «محمدرضا پهلوی» در شهریور 1320
4 سپتامبر 1941
با پرتاب یک اژدر از زیردریایی آلمانی به ناوشکن آمریکایی به نام Greer، پس از گذشت دو سال از آغاز جنگ جهانی و ضعیف شدن همه قدرتهای درگیر در جنگ (آلمان، فرانسه، انگلیس و...)، زمینه و بهانه برای حضور آمریکا فراهم میشود.
روزولت که سال گذشته ارتش بزرگ را به تصویب رسانده بود، در 11 سپتامبر اعلام میدارد که این کشتی مسافری بوده و این حمله را بدون پاسخ نخواهد گذاشت!
البته واقعیت این بود که ناوشکن جنگی آمریکایی حدود سه ساعت و نیم زیر دریایی آلمانی را تعقیب می نمود و چهار بمب Dept Charges به سوی آن شلیک نموده بود. زیر دریایی هم اژدری شلیک کرد که از فاصله یکصد یاردی ناوشکن عبور کرد و ناوشکن سالم به ایسلند بازگشت!
در واقع یک فضاسازی کامل (مانند به وجود آوردن و به قدرت رساندن اسامه بن لادن و نیز تشویق صدام و قوت بخشیدن به او و سپس حلمه برای جلوگیری از تداوم قدرت آنها به افغانستان و عراق) آماده سازی افکار عمومی برای حضور نظامی آمریکا انجام پذیرفت.
6 سپتامبر 1941
ژاپن طرح جنگ با آمریکا و بریتانیا را تصویب میکند!
نیمه سپتامبر 1941
دولت آمریکا طرح خدمت اجباری در طول جنگ و نیز گسیل سربازان آمریکایی به هر نقطه از دنیا را به تصویب میرساند. این طرح توسط مجلس نمایندگان و بدون اخذ موافقت مجلس سنای آمریکا به تصویب میرسد.
قابل توجه است که بدون تصویب این قانون، نه تنها آمریکا هیچ اجازهی موجهی برای حضور نظامی در کشورهای دیگر نداشت، بلکه مردم آن کشور نیز مایل به جنگ و حضور در خدمت سربازی نبودند.
9 سپتامبر 1942
با اعمال فشار از سوی آمریکا، انگلیس و شوروی، ایران به آلمان اعلام جنگ میدهد.
2 سپتامبر 1945
با شکست ژاپن به عنوان تنها قدرت بازمانده پس از حمله اتمی آمریکا، جنگ جهانی دوم به پایان میرسد!
باید توجه داشت که شکست ژاپن نیازی به حمله اتمی نداشت، بلکه پس از تضعیف همهی قدرتها و نزدیک شدن پایان جنگ، آمریکا با پرتاب بمب اتمی، قدرت نظامی مخرب خود را به دنیا علام و تحمیل مینماید و به اروپای تضعیف شده نیز میفهماند که دوران ابرقدرتی آنها به پایان رسیده است!
سپتامبر 1945
طرح تقسیم اروپا به دو قطب غربی و شرقی (نوعی اتحاد) در کنفرانس لندن، به علت دیپلماسی اتمی آمریکا با شکست مواجه میشود!
15 سپتامبر 1945
شورش فرقه دمکرات آذربایجان با حمایت و دخالت مستقیم شوروی آغاز میگردد که به تجزیه ایران و تشکیل حکومت محلی منجر میشود!
23 سپتامبر 1946
ناصر قشقایی رهبر نهضت فارس نیز تلگرامی به قوام مخابره نمود که طی آن خواستار تشکیل حکومت محلی شد!
دقت شود که طرح تجزیه ایران (که امروزه در اندیشهی سیاسی آمریکا مطرح است) از سال 6 – 1945، یعنی بلافاصله پس از شکست ژاپن و پایان جنگ جهانی که فقط به نفع آمریکا تمام شده بود، آغاز شد.
در آن زمان که اندکی از اشغال ایران توسط نیروهای متفقین میگذشت و حضور نظامیان و دیپلماتهای خارجی در ایران میگذشت، در استانهای آذربایجان، کردستان، خوزستان و فارس شورشهایی برای به دست آوردن خود مختاری و استقرار حکومت محلی صورت پذیرفت!
2 سپتامبر 1947
پیمان ریو «Rio Treaty» به تصویب میرسد. بر اساس این پیمان اگر تجاوزی بر علیه آمریکا یا یکی از کشورهای عضو صورت پذیرفت، همه کشورهای عضو باید وارد عمل شوند!
2 سپتامبر 1950
به بهانهی پیمان ریو، سازمان ملل به عنوان بازوی نظامی آمریکا درآمد. در این تاریخ کلیه نیروی هوایی سازمان ملل متحد با شتاب تمام به عنوان حمایت از نیروی زمینی آمریکا و کره جنوبی، وارد صحنه نبرد بین دو کره شد و نیروهای آمریکایی و کره جنوبی 440 حمله علیه کره شمالی را سازماندهی و اجرا کردند!
15سپتامبر 1950
لشکر دهم و بخشی از لشکر اول نیروی دریایی ارتش آمریکا از زمین و هوا و دریا به ساحل بندر اینچون «Inchon» حمله کردند. این یورش تحت فرماندهی مستقیم ژنرال مک آرتور صورت پذیرفت.