ارسال شده توسط امیـــــــــــر مرشدی در 89/6/15:: 1:1 عصر
مهدی بختیاری نویسنده وبلاگ "مرصاد" در جدیدترین مطلب خود با انتشار 2 عکس، ره توشه یک مجاهد حزب اللهی را با کوله پشتی و وسائل یک سرباز آمریکایی مقایسه کرده و نوشته است:
در اولین سالگرد جنگ 33روزه وقتی ویژهنامه جنگ داشت در مرصاد شکل میگرفت، به یه عکسی برخورد کردم که همون هم شد یکی از پستهای اون ویژهنامه.
اون عکس، تمام وسایل یکی از مجاهدان حزبالله در جنگ 33روزه با رژیم صهیونیستی رو نشون میداد.
همون موقع تو همون پست گفتم ای کاش عکسی هم از سربازان ارتش اسراییل داشتم تا نشونتون میدادم چه تفاوتی بین اونهاست.
اما خب اون موقع چنین عکسی به دستم نرسید تا اینکه اخیرا تو سایت مجله تایم، عکسی دیدم از وسایل یکی از سربازان ارتش امریکا در عراق که به نظرم جالب اومد.
از اونجایی که فرقی بین سربازان ارتش امریکا و اسراییل وجود نداره، تصمیم گرفتم تا مقایسهای کنیم بین رهتوشه یک مجاهد حزبالله و سرباز ارتش امریکا!
راستش میخواستم این عکس رو چند روز قبل تو وبلاگ بزارم ولی اینقدر این امریکاییها کثیفند که شرمم اومد حداقل تو شبهای قدر این عکس رو منتشر کنم.
اما به هرحال چارهای نیست، وقتی قرار باشه مقایسه کنیم، باید سند ارائه بدیم به همین جهت ضمن عذرخواهی از دوستان، عکس مورد نظر رو البته با کمی تارکردن قسمتهای مستهجنش درج کردم.
اول اون پست مربوط به ویژنامه جنگ 33روزه رو یه مروری بکنید:
ره توشه یک مجاهد
عکس پایینی رو اسراییلیها گرفتن. این عکس محتویات کوله همراه یکی از بر و بچ حزبالله رو نشون میده که بعد از شهادت یا اسارت صاحبش، افتاده دست اسراییلیها. شاید هم صاحب کوله اون رو تو یکی از سنگرایی که افتاد دست اسراییلیها جا گذاشته باشه. به هر حال اون چیزایی که من توی وسایل تشخیص دادم از این قراره:
مسواک (قابل توجه حضراتی که با مسواک قهرن)، خمیر دندون، پیچ گشتی چهارسو (احتمالا طرف از بچههای فنی یگان موشکی یا مسوول تاسیسات هسته مقاومت خودشون بوده)، دریل شارژی (همون مته برقی خودمون با باتری شارژی)، چراغ قوه، باتریهای قلمی (برای چراغ قوه)، یک دست لباس رزم، یک عدد خشاب اسلحه کلاشینکف، قرآن کیفی، یک جلد مفاتیح الجنان، یک عدد عکس شهید "صلاح غندور"، کتابی درباره سرداران شهید مقاومت اسلامی، مدارک شناسایی، کیف بغلی، یک عدد کروکی (این فقره رو حدس زدم، چون محتویات کاغذه معلوم نیست)

اینا همه اون چیزیه که یه مجاهد با خودش داشته یا گذاشته بوده کنار تا به موقعاش از اونا استفاده کنه (صرف نظر از یک قبضه سلاح انفرادی)
خیلی دوست داشتم یه عکس به همین کاملی هم از ادوات و تجهیزات همراه یکی از این کماندوهای تیپ «گولانی» هم داشتم و براتون می ذاشتم تا با هم مقایسه کنید. تیپ «گولانی» که مهمترین واحد کماندویی اسراییله، تو منطقه «بنت جبیل» متر به متر با بر و بچ حزبالله جنگیدن و آخرش هم مادرشون به عزاشون نشست...

این هم رهتوشه یک سرباز امریکایی در عراق!
در توضیح این عکس که با تیتر Going Home from Iraq (از عراق به سوی خانه) منتشر شده، آمده است:
A Soldier collects his belongings
ترجمه اش میشه: یک سرباز در حال جمعآوری متعلقاتش
می دونید که سربازان شیطان بزرگ در عراق در یک قدمی مرگ زندگی می کنند.
حالا خودتون قضاوت کنید که آدم چقدر باید کثیف باشه که در یک قدمی مرگ و پشت در دادگاه الهی هم دست از این کثافتکاریهاش برنداره.
حالا فهمیدید چرا رزمندگان اسلام بی پروا و با اشتیاق به سمت شهادت میرن و سربازان کفر، چار دست و پایی چسبیدن به زندگی لجنشون!؟
کلمات کلیدی :