به گزارش رجانیوز، شبلی تلحمی استاد دانشگاه مریلند و عضو غیر دائم ارشد مرکز سیاست خاور میانه سبان در موسسه بورکینگز در مقاله ای که روزنامه لس آنجلس تایمز آن را منتشر کرد، می نویسد اوباما با جلب حمایت بین المللی برای اعمال تحریم های گزنده علیه ایران به یک پیروزی دیپلماتیک رسیده است اما افکار عمومی عرب به سمت دیگری حرکت می کند.
نظر سنجی موسسه زاگبی و دانشگاه مریلند در کشورهای مصر، عربستان سعودی، مراکش، لبنان و امارات متحد عربی نشان می دهد منطقه در مورد برنامه هسته ای ایران به دیدگاه های مثبت تری می رسد.
این نقطه نظرات نمایانگر مشکلاتی برای واشنگتن است، که روی این مسئله حساب می کرده که اعراب ایران را به صورت یک تهدید حتی شاید بزرگتر از اسرائیل، نگاه کنند. اما چرا افکار عمومی عرب به نفع ایران می چرخد؟
بنابر نظر سنجی ما، اکثریت اعراب ادعای ایران مبنی بر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای را باور نمی کنند اما اکثریت قاطعی عقیده دارند ایران حق تولید سلاح هسته ای را دارد و جامعه جهانی نباید به ایران برای محدود کردن برنامه اش فشار بیاورد. همچنین، اکثریت افراد جامعه آماری نظرسنجی در سال جاری می گویند اگر ایران به سلاح هسته ای دست یابد، پیامد مثبتی برای خاورمیانه خواهد داشت. در حالی که در سال 2009 تنها 29 درصد چنین نظر مثبتی داشتند.
نتایج نظر سنجی در کشورهای مختلف متفاوت بود. در مصر اکثریت قابل توجهی نظر مثبتی به برنامه هسته ای ایران داشتند در حالی که در امارات متحده عربی عواقب آن را منفی می دانستند. اما به هر حال چنین روندی در طول سال گذشته قابل توجه است.
کوتاه ترین راه برای درک این تغییر در افکار عمومی عرب، بررسی نقطه نظرات اعراب درمورد سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه است. در ماه های اولیه دولت اوباما (بهار 2009)، نظرسنجی ما به صورت جالبی 51 درصد خوش بینی به سیاست آمریکا را در خاورمیانه نشان می داد که نقطه مقابل یک دهه بدبینی پیش از انتخاب اوباما بود. اما کمی بیشتر از یک سال پس از آن، میزان خوش بینانه نظر سنجی به 16 درصد رسیده و 63 درصد ابراز بدبینی کردند. این بدبینی بیش از هر مسئله دیگری توضیحی برای گرایش اعراب به ایران است. اعراب بیشتر ایران را از منظر منشور سیاست های آمریکایی و اسرائیلی نگاه می کنند.
افکار عمومی عرب ایران را بزرگترین خطر منطقه نمی داند. در سوال روشنی پرسیده شد دو کشوری که بیشترین خطر را برای امنیت آنها دارند اعراب چنین پاسخ دادند: 88 درصد اسرائیل، 77 درصد آمریکا و فقط 10 درصد ایران را بزرگترین خطر دانستند. هرچه عموم مردم از اسرائیل و آمریکا عصبانی تر باشند، کمتر نگران ایران خواهند بود، و آن را در درجه نخست "دشمن دشمن خود" می دانند.
زمانی که مقامات آمریکا از نقطه نظرات اعراب نسبت به ایران سخن می گویند، آنها بیشتر درمورد دولت های عربی صحبت می کنند. این دولت ها از قدرت رو به فزونی ایران بهویژه با توجه به زوال عراق بهعنوان یک قدرت منطقه ای که همیشه نقش بازدارنده ای داشت، نگران هستند. اما نگرانی همین دولت های عرب نسبت به ایران نیز به دلایل مختلف است.
برخی کشورهای کوچک عربی همسایه ایران، بهویژه امارات متحده عربی نگرانی های واقعی به واقع امنیتی دارند. کشورهای دورتر مثل مراکش، مصر و اردن بیشتر نگران تأثیر ایران بر افکار عمومی کشورهایشان و حمایت ایران از حرکت های مخالف دولت در آن کشورها هستند. آنها متوجه هستند که نفوذ ایران اصولاً بهدلیل ناامیدی از آمریکا و بن بست مناقشه اعراب- اسرائیل است، که به همین دلیل حل آن را بهترین راه برای مقابله با نفوذ ایران می دانند.
حال به یک پرسش تعیین کننده می رسیم: در طول یک سال گذشته چه چیز باعث این تغییر چشمگیر در نقطه نظر اعراب نسبت به دولت اوباما شده است؟ موضوع آن نیست که عرب ها کوشش دولت اوباما برای تغییر دیدگاه آمریکایی ها نسبت به مسلمانان و اسلام را درک نکردند. نظر سنجی نشان می دهد آن قسمت از سیاست اوباما مقبول ترین است. اما دلیل این تغییر در نقطه نظرات را نمی شود نادیده گرفت. 61 درصد اعراب در نظر سنجی سیاست آمریکا در مناقشه عربی- اسرائیلی را دلیل اصلی ناامید شدن از اوباما عنوان می کنند.
هر ساله، نظر سنجی ما نشان داده که این مسئله بهعنوان اصلی ترین روزن نگاه اعراب به سیاست های امریکا در خاور میانه است. ناامیدی عرب ها از پیشرفت کند به طرف صلح، اشغال نوار غزه توسط اسرائیل و فاجعه غزه فلوتیلا نماد مرکزی برای نظرات اعراب است. و ایران از این موقعیت بهره برده است.
وقتی مقامات آمریکایی افکار عمومی عرب را مخاطب قرار می دهند و خطر ایران هسته ای را بهعنوان مشکل اصلی منطقه برجسته می کنند، نباید انتظار داشته باشند توجه یا همدلی آنها را به دست آورند. دیدگاه عمومی در منطقه مواجهه با ایران را بهعنوان یک پیش نیاز و لازمه صلح اعراب و اسرائیل نمی شناسد. بلکه بیشتر عرب ها معتقند صلح بین فلسطینیان و اسرائیل باید مقدم بر محدود کردن نفوذ ایران باشد.
اینجا خبرهای خوب و بد هر دو را داریم. طرف خوب آنکه، جمع بزرگی از اعراب آمادگی قبول راه حل دو کشور برای حل مناقشه فلسطین و اسرائیل هستند و اکثریت بر این باورند که این تنها از راه مذاکرات و نه چنک حاصل خواهد شد. خبر بد این است که اکثریت دیگر باور ندارند که مسئله هرگز حل شود، که این عصبانیت اعراب نسبت به آمریکا را بیشتر می کند و باعث می شود آنها ایران را بهصورت مثبت تری نگاه کنند.