شبکه تلویزیونی AMC آمریکا هفته ای که گذشت قسمت دوم از سریال Rubicon، مجموعه ای در ژانر امنیتی-جاسوسی را پخش کرد.
مشرق نوشت: روبیکان که پیش از این در گزارش دیگری اشاراتی به آن داشته ایم آنچنان که پیش بینی می شد حرف های جدی برای گفتن دارد. روزنامه USA Today نیز پخش این سریال را نادیده نگرفته است. در یکی دو مطلبی که این روزنامه پر مخاطب آمریکایی در بخش سرگرمی های خود درباره این سریال جدید به نگارش در آورده از شایعاتی سخن گفته است که به ادامه یافتن نقش سریال 24 بوسیله روبیکان تاکید می کند.
با این حال قسمت دوم سریال روبیکان نشان داد که این سریال با 24 تفاوت های جدی دارد.سریال 24 درست همزمان با طرح تهدید جدید امنیتی برای آمریکا با عنوان "تروریسم" ساخته و پخش می شود و در حقیقت نقش مکمل برای جا انداختن جدی بودن این تهدیدها و روش هایی را که دولت برای مقابله با آنها پی می گیرد را بر عهده داشت. با این حال با اینکه اشاراتی به کشورهای واقعی و گروه هایی که واقعیت خارجی داشتند، می کرد، اما هرگز به صورت مستقیم و با نام و نشان یک کشور مسلمان را نشانه نمی گرفت و درباره آن سخن نمی گفت، بلکه به صورت تلویحی اشاراتی می کرد به صورتی که مخاطب آشنا به مسایل سیاسی می فهمید که اشارات کدام گروه و یا کشور را هدف قرار داده، البته برای مخاطب عادی این اشارات در ضمیر ناخودآگاه می نشست تا در وقت لزوم باعث واکنش در برابر اهداف مورد نظر شود.در بعد حوادث نیز حوادث تاریخی ذکر شده در سریال بیست و چهار که شخصیت های این مجموعه در آن نقش ایفا می کردند به صورت دقیق مصداق خارجی نداشتند؛ هر چند اشارات این حوادث به وقایع بیرونی واقعی بر می گشت، نمونه آن حضور نظامی آمریکا در کوزوو و یا حمله به نیروهای نظامی آمریکا در بیروت بود.
با این همه همواره این وقایع در سایه و تلویح و آمیخته به داستان پردازی مطرح می شدند و در حقیقت این ماجراها بودند که محتوا را ارائه می کردند یا داستان را پیش می بردند.اما نقطه تمایز روبیکان با 24 دقیقا در همین جا است. روبیکان بیشتر در ژانر معمایی و رمزآلود طبقه بندی می شود،اما بر خلاف 24 حوادث واقعی را در سایه نگاه نمی دارد.روبیکان همگام با شخصیت های سیاسی روز و مسائیل سیاسی روز حرکت می کند. ویل تراورز که تحلیل گر موسسه امنیتی احتمالا وابسته به سیا است با مسائلی واقعی و اتفاقا به روز درگیر است.
در قسمت دوم از سفر "کامرون" نخست وزیر فعلی انگلیس سخن گفته می شود. پرونده اصلی که گروه تراورز در حال کار کردن بر روی آن هستند پرونده چالش میان ایران و اسرائیل است و ماموریت جدیدی که به تیم قهرمان داستان یعنی ویل سپرده می شود مربوط به یک روس است که در معاملات موشکی با حزب الله دست دارد.روبیکان به هیچ وجه- لااقل آن مقدار که تا به امروز پخش شده است- به دنبال مخاطب عام نیست و از همین جهت است که این سریال مرموز به نظر می رسد. چرا که دارای ماجراهای اکشن و پر سر و صدا و دارای التهاب بهره نمی برد و بسیار نزدیک به سبک سریال های انگلیسی ساخته شده است؛ چه اگر نماهای امریکایی خیابان ها و برخی بازیگران نبودند می شد گفت که این سریال تماما در لندن اتفاق می افتد.
نکته دیگر اینکه این سریال به صورت مستقیم به تهدید های جدیدی اشاره و تاکید می کند که شاید در گذشته تا به این اندازه آمریکایی ها بر آن پافشاری نمی کردند و نزدیک ترین اشاره های انها به تروریست های لبنانی بر می گشت. حال اما به صورت مستقیم ایران به عنوان دشمن نام برده می شود-قسمت اول- به معاملات تسلیحاتی ایران اشاره می شود و سخن از حزب الله و خرید موشک توسط آنها از یک دلال روسی به میان می آید. که البته همه پرونده های مورد ادعای سازمان های امنیتی آمریکا هستند.
ویل تراورز که در قسمت پیش به نوعی رمزنگاری از طریق جداول سرگرمی روزنامه های بین المللی پی برده است و احتمالا رئیس و پدر زن او به همین خاطر ترور شده است در این قسمت مساله رمزنگاری را پیگیری می کند که به نتایج جالب توجهی هم از نظر زمینه سازی برای آغاز داستان و هم از نظر محتوایی و ارتباط آن با حوادث بیرونی می رسد.پتراورز به صورت غیر رسمی بخشی از جداولش را به یکی متخصصین رمزگشا محل خدمتش می سپارد، پس از چند روز این رمز گشوده شده و نکاتی روشن می شود. در یک گفت و گوی خصوصی رمزگشا بعد از اینکه غر می زند و حرف زدنش نشان می دهد که حسابی ترسیده می گوید که این جدول ها چند روز پیش از حمل به کماندوهای نیروی دریایی آمریکا در بیروت منتشر شده و یک روز بعد از انتشار این جداول چهار نفر از فرماندهان حزب الله که بلافاصله توضیح می دهد حامیان مالی حزب الله در لبنان گم یا به گروگان گرفته می شوند.
آن طور که از بخش های دیگر این قسمت بر می آید این اتفاقات مربوط به دهه هشتاد میلادی است. آیا این سریال می خواهد در کنار مباحث خود به چهار دیپلمات ایرانی اشاره کند؟ پرونده های مطرح شده در روبیکان بیش از آن که به نظر بیاید با اتفاقات واقعی ارتباط پیدا کرده اند.مخاطب خاص این سریال چه کسانی هستند و این سریال قرار است که چه پیامی را برای آن قشر خاص افکار عمومی آمریکا مخابره کند.با توجه به اینکه تنها دو قسمت از این سریال به نمایش در آمده است و فکت هایی به صورت دقیق در میانه فیلم نامه آن گنجانیده شده است آیا باید به این اندیشید که این سریال مقدمه زمینه سازی برای یک پروژه جدید سیاسی امنیتی و احتمالا اقتصادی است؟
آیا مخاطبین این سریال بخشی از قشر مرجع آمریکا هستند که دربرابر صورت مساله جدید و تهدیدی جدید و تعاریف امنیتی جدیدی قرار می گیرند؟ برای پاسخ به این سوالات باید کمی صبر کرد و دید که روبیکان چه ماموریتی را در پیش گرفته است. هر چه هست این سریال مجموعه ای است که نیاز به تامل دارد.