غرب از واکنش احتمالی ایران دستپاچه شد
گروه سیاست خارجی- به فاصله کمتر از یکساعت پس ازصدور قعطنامه ضد ایرانی شورای امنیت سازمان ملل
متحد، سخنگوی رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپایی اعلام کرد که خانم کاترین اشتون درخواست دارد که در اسرع وقت با آقای سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران مذاکره کند و چهارچوبهایی را برای همکاری دراز مدت! با ایران تدوین کنند.
افشای دستور اوباما به وزارت خارجه امریکا در سه هفته قبل توسط رجانیوز و متعاقب آن تماسهای مکرر اشتون با دفتر نمایندگی ایران در وین برای آغاز دور جدید مذاکرات با مقامات ایرانی نشان داد که غرب بیش ازاینکه توان خود را بر روی اتحاد جامعه جهانی برای صدور قعطنامه ضد ایرانی متمرکز کرده باشد، برروی مذاکره با ایران برنامه ریزی کرده است چرا که برای اولین بار در طی سه قطعنامه پیشین در شورای امنیت سازمان ملل متحد، دو رای منفی از دو کشور متحد غرب که یکی ازآنها عضو ناتو بوده و دیگری حیاط خلوت امریکا در منطقه امریکای جنوبی است، شکاف بزرگ جامعه جهانی علیه برنامه هسته ای ایران را به نمایش گذاشت؛ شکافی که غرب از ایجاد آن همواره نگرانی داشته است.
در عین حال، دستپاچگی غرب از واکنش متقابل ایران با توجه به اظهارات رئیسجمهور مبنی بر اینکه "گفتوگو و قطعنامه با یکدیگر جمع نمیشوند"، موجب شده مقامات غربی همگی در اظهارنظرهای خود در کنار تأکید بر موفقیت در صدور قطعنامه، به باز بودن باب مذاکره و دیپلماسی تأکید کنند.
اما دستپاچگی و هراس غرب ازاقدامات متقابل ایران در ارتباط با صدور قعطنامه ضد ایرانی در شورای امنیت سازمان ملل متحد حکایت از آن دارد که غرب نسبت به غیر موثر بودن این قعطنامه در زمینه توقف برنامه هسته ای ایران اذعان کامل دارد.
قطعنامه چهارم در حالی علیه ایران صادر شد که از زمان صدور قطعنامه قبلی حدود 27 ماه میگذرد و در طی این مدت اقتدار دکتر احمدی نژاد در برابر مخالفین داخلی در این خصوص که هم ایران مشغول توسعه برنامه هسته ای خود در همه ابعاد بوده و هم اینکه هیچگونه قعطنامه ای برعلیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر نشد، جایگاه داخلی وی را مستحکم کرده بود. یکی از مواردی که امریکا را به تکاپو برای صدور قطعنامهای واداشت که تنها تفاوت آن با قعطنامه های قبلی، افزایش لیست شرکتها و نهادهای ایرانی از 35 به 75 است، لطمه به جایگاه داخلی رئیسجمهور و قوت قلب دادن به مخالفان وی است.
علاوه بر این، صدور بیانیه تهران با مفادی که پس از انتشار آنها، عملاً یک شوک بزرگ را به غرب تحمیل کرد، یک ضربه
حیثیتی به ادعای عدم تمایل ایران به مذاکره بود و نشان میداد این، جمهوری اسلامی نیست که از میز مذاکره فرار میکند بلکه ورود امریکا به روندهای دیپلماتیک اساساً مساوی اخلال و انحراف در آنها است و اگر تاکنون نیز موفقیت قابل توجهی از این مسیر حاصل نشده، دلیل اصلی آن در همین تاکتیکهای ایذایی است.
قطعنامه ضدایرانی در شرایطی تصویب شد که هنوز دو هفته بیشتر از حمله کماندوهای رژیم صهیونیستی به کاروان دریایی امدادی آزادی که حامل مواد غذایی و دارویی برای مردم غزه بود، نمیگذرد؛ جنایتی که بهرغم موج گسترده اعتراضات ضداسرائیلی در جهان، شورای امنیت از صدور قطعنامه در قبال آن خودداری کرد تا نشان دهد همانند موضوع هستهای ایران، دوگانه برخورد میکند و اساساًبه هیچوجه افکارعمومی و وجدان عمومی ملتها و حتی بسیاری از دولتهای جهان را نمایندگی نمیکند.