ارسال شده توسط امیـــــــــــر مرشدی در 88/4/30:: 1:43 عصر
بر اساس این روایات ابن حماد، مسیح پشت سر امام مهدی(ع) نماز میگزارد و هر سال به حجّ خانة خدا مشرّف میشود. مسلمانان به همراه او به نبرد با یهود، روم و دجّال میپردازند. آن بزرگوار پس از چهل سال زندگی رحلت میکند و مسلمانان پیکر او را به خاک میسپارند.فرود آمدن حضرت روحالله، عیسی مسیح(ع) از آسمان، در آخرالزّمان، مورد اتّفاق تمام مسلمانان است. بیشتر مفسّران این آیه را که میفرماید: «هیچ یک از اهل کتاب (تورات و انجیل) نیست مگر آنکه پیش از مرگ، به او (عیسی) ایمان آورد و او نیز روز قیامت بر آن گواه باشد»،1 به همین معنا تفسیر کردهاند. مؤلّف کتاب «مجمع البیان» این تفسیر را از ابن عبّاس و دیگران نقل نموده، میگوید: طبری نیز این تفسیر را پذیرفته است. علّامه مجلسی این تفسیر را از امام باقر(ع) روایت کرده است که فرمود: «پیش از قیامت، (عیسی) به دنیا فرود آید و هیچ یک از ملّتهای یهود و مسیح نماند، مگر آنکه قبل از مرگ به او ایمان آورد و آن حضرت پشت سر مهدی(ع) نماز گزارد».2
روایات فرود آمدن مسیح در منابع شیعه و سنّی فراوان است؛ از جمله این روایتِ مشهور از پیامبر(ص) که فرمود: «چگونه خواهید بود آنگاه که عیسی بن مریم در میان شما فرود آید و پیشوای شما از خود شما باشد».3 این روایت را جمعی از علمای اهل سنّت، از جمله بخاری و دیگران در باب «فرود آمدن عیسی» آوردهاند.4
ابن حماد حدود سی روایت را تحت عنوان «فرود عیسی بن مریم(ع) و روش او» و تحت عنوان «مدّت حیات مسیح بعد از فرود» آورده است؛ از جمله روایتی که از پیامبر(ص) نقل شده است: «سوگند به آنکه جانم به دست اوست، به یقین عیسی بن مریم(ع) به عنوان داوری عادل و پیشوای دادگر در میان شما فرود آید. او صلیب را بشکند، خوک را بکشد و مالیات را بردارد، اموال مردم به قدری زیاد شود که دیگر کسی مالی قبول نکند».5
و در همین مأخذ آمده است: «پیامبران به دلایلی با یکدیگر برادرند. آیینشان یکی و مادرانشان مختلف است. نزدیکترینشان به من عیسی بن مریم است، زیرا بین من و او پیامبری نیست. او در میان شما فرود خواهد آمد پس او را بشناسید، مردی چهارشانه و سرخ و سفید گونه است، خوک را میکشد، صلیب را میشکند، مالیات را برمیدارد و به جز اسلام آیینی را قبول نمیکند. دعوت او فقط در راستای پروردگار جهانیان است».
در شماری از روایتهای ابن حماد به اماکن متعدّدی به عنوان محلّ فرود عیسی(ع) اشاره شده است، از جمله قدس شریف، پل سفید بر دروازة دمشق، کنار منارهای در محلّ دروازة شرقی دمشق و دروازة لدّ در فلسطین.
بر اساس این روایات ابن حماد، مسیح پشت سر امام مهدی(ع) نماز میگزارد و هر سال به حجّ خانة خدا مشرّف میشود. مسلمانان به همراه او به نبرد با یهود، روم و دجّال میپردازند. آن بزرگوار پس از چهل سال زندگی رحلت میکند و مسلمانان پیکر او را به خاک میسپارند.
در روایتی از اهل بیت(ع) آمده است که امام زمان(ع) مراسم دفن او را به طور آشکار و در برابر دیدگان مردم برگزار میکند تا دیگر مسیحیان حرفهای گذشته را دربارة او بر زبان نیاورند و پیکر او را با پارچهای که دستباف مادرش حضرت مریم(س) است کفن نموده، در قبر مریم در قدس به خاک میسپارند.
با توجّه به آیة قرآن که: «هیچ کس نیست مگر اینکه به او ایمان آورد» میتوان گفت همة ملل مسیحی و یهودی پس از نزول مسیح به او ایمان میآورند. شاید فلسفة عروج او به آسمان و طولانی شدن عمرش برای ایفای نقش بزرگی است که در مرحلة حساس و تاریخی ظهور امام زمان(ع) بر عهده میگیرد تا مسیحیان عالم که احتمالاً بزرگترین قدرت جهانی و جدّیترین مانع برپایی حکومت و تمدّن الهی حضرت مهدی(ع) اند، از سر راه برداشته شوند.
از این رو طبیعی است که با ظهور مسیح، جهان مسیحیت خرسندی عمیق خود را با برپایی تظاهرات گستردة مردمی ابراز نماید و فرود عیسی(ع) را برای خود در برابر ظهور مهدی(ع) برای مسلمانان، موهبتی الهی پندارند و طبیعی است که حضرت مسیح(ع) از کشورهای مختلف آنان دیدار کند و خداوند نشانهها و معجزههایی را به دست او آشکار سازد و جهت هدایت تدریجی مسیحیان به اسلام در دراز مدّت اقدام نماید. در نتیجه، نخستین نتایج سیاسی فرود مسیح کاهش دشمنی حکومتهای غربی نسبت به اسلام و مسلمانان و به گفتة روایات، انعقاد پیمان صلح و آتشبس بین آنها و حضرت مهدی(ع) خواهد بود.
ممکن است نمازگزاردن مسیح، پشت سر امام مهدی(ع) پس از نقض قرارداد صلح توسط غربیها و اقدام آنان به جنگ با لشکری انبوه در منطقه باشد و در پی آن مسیح موضع صریح خود را در طرفداری از مسلمانان اعلام و پشت سر حضرت مهدی(ع) نماز گزارد.
امّا شکستن صلیب و کشتن خوک، بعید نیست که پس از جنگ غربیها در منطقه و شکست آنها به دست مهدی(ع) باشد. این نکته نیز قابل توجّه است که امواج خروشان حمایتهای مردمی از مسیح تأثیر شگرفی بر حکومتهای غرب، قبل از نبرد بزرگ آنها با حضرت مهدی(ع) خواهد داشت.
امّا ماجرای ظاهر شدن دجّال، با توجّه به روایات، به احتمال قوی مدّتی نه چندان کوتاه، پس از برپایی حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) و رفاه عمومی ملّتهای جهان و پیشرفت حیرتانگیز علوم به وقوع خواهد پیوست.
خروج دجّال جنبشی براساس لاابالیگری و نشأت گرفته از توطئة یهود و همانند جریان «هیپیگری» غربی است که ناشی از عیش و نوش و خوشگذرانی است. البتّه جنبش دجّال یک چشم بسیار پیشرفته و دارای ابعاد عقیدتی و سیاسی گستردهای است که تمامی ابزارهای علمی روز را در تبلیغات و ترفندهایش به کار میگیرد و یهودیان که در پشت این حرکت قرار دارند، از او پیروی کرده، با فریب دختران و پسران جوان آنان را در راستای اهداف خود قرار میدهند و میتوان گفت که فتنه و آشوب دجّال بر مسلمانان فتنهای سخت و ناگوار خواهد بود.
دربارة روایاتی که میگویند: مسیح(ع) دجّال را میکشد، باید دقّت و بررسی به عمل آورد زیرا این عقیدة مسیحیان است که در «انجیل» آنان آمده، در حالی که فرمانروای حکومت جهانی، بنا بر نظر تمام مسلمانان، حضرت مهدی(ع) است و مسیح(ع) نقش یاور و پشتیبان او را بر عهده خواهد گرفت. در روایات اهل بیت(ع) آمده است که مسلمانان به رهبری حضرت مهدی(ع) دجّال را به هلاکت میرسانند.
- پیمان صلح بین امام(ع) و غربیها
از روایات فراوانی که مربوط به این پیمان است، میتوان پیبرد که محتوای اصلی پیمان، برقراری صلح، عدم تجاوز و همزیستی مسالمتآمیز است. به نظر میرسد هدف امام(ع)، ایجاد بستری مناسب برای فعّالیتهای خود و برنامههای حضرت مسیح(ع) است تا او بتواند به شکل طبیعی در هدایت ملل غربی گام بردارد، تحوّلی در عقاید و سیاستهای آنان به وجود آورد و انحرافات حکومتها و تمدّنهای غرب را برملا سازد. از روایات مربوط به این قرارداد میتوان فهمید، بین این صلح و صلح حدیبیّه که پیامبر گرامی(ص) با قریش منعقد کرد شباهت زیادی وجود دارد. در صلح حدیبیّه، متارکة جنگ به مدّت ده سال مورد توافق طرفین قرار گرفت و خداوند آن را فتح المبین نامید، امّا زمامداران ستمگر قریش این عهد و پیمان را یکجانبه شکستند و از نیّات خود پرده برداشتند و همین عمل آنها، انگیزة روی آوردن مردم به اسلام و مجوّزی برای سرکوبی مشرکان گردید. در این صلح نیز غربیها دست به پیمانشکنی میزنند و از خصلت طغیان و تجاوز خود پرده برمیدارند. به گفتة روایات، با یک میلیون سرباز، منطقه را به جنگ و آشوب کشانده، پیکار بزرگی به وجود میآورند که از نبرد آزادی قدس نیز بزرگتر خواهد بود. از پیامبر(ص) روایت شده که فرمود: «بین شما و روم چهار پیمانِ صلح برقرار گردد که چهارمین آنها به دست مردی از خاندان هرقل است و سالها (یا دو سال) به طول انجامد. مردی از قبیلة عبدالقیس به نام سؤدد بن غیلان پرسید: در آن روز پیشوای مردم چه کسی خواهد بود؟ فرمود: مهدی از فرزندانم».6
از حذیفـة بن یمان منقول است که گفت: «پیامبر خدا(ص) فرمود: بین شما و بنیاصفر (رومیها یا اروپاییها) صلحی برقرار شود ولی آنها در مدّت بارداری زن (یعنی 9 ماه) به شما خیانت کنند و با هشتاد لشکر از راه زمین و دریا حملهور شوند. هر لشکر شامل دوازده هزار سرباز است. آنها بین یافا و عکّا فرود آیند. فرمانروای آنها کشتیهایشان را به آتش کشد و به یاران خود گوید: از سرزمینتان دفاع کنید. آنگاه جنگ و کشتار از دو طرف آغاز شود. سپاهیان به کمک یکدیگر بشتابند. حتّی کسانی که در حضرموت یمن هستند به یاری شما آیند. در آن هنگام خداوند با نیزه، شمشیر و تیر خود، بر آنها هجوم آورد و به سبب آن بزرگترین کشتار در میانشان واقع گردد».7
معنای جمله: «خداوند با نیزه ... به آنها هجوم آورد» این است که خداوند مسلمانان را به کمک فرشتگان و امداد غیبی علیه دشمنان یاری فرماید.
در صفحة 142 کتاب ابن حماد آمده است: «رومیها بین صور تا عکا لنگر اندازند، آن هنگام است که فتنهها آغاز شود».
همچنین در صفحة 115 آن آمده است: «خداوند دو کشتار میان مسیحیان مقدّر نموده که یکی واقع شده و دیگری باقی مانده است».
و نیز آمده است: «آنگاه خداوند، باد و پرندگان را بر ما مسلّط کند. پرندگان بالهای خود را به صورت آنها بکوبند تا چشمانشان از حدقه درآید. زمین آنها را در خود فرو برد. پس از آن دچار صاعقه و زمینلرزه شده، زمین زیر پایشان گود شود. خداوند صبر کنندگان را یاری کند و آنان را پاداش نیک دهد، همچنانکه یاران محمد(ص) را پاداش نیک بخشید و دلها و سینههایشان را مالامال از شجاعت و جرئت گرداند».8
چنین به نظر میرسد که هدف غربیها از پیاده کردن نیرو بین یافا و عکّا یا بین صور و عکّا، چنانچه در این دو روایت آمد، بازگرداندن مجدّد فلسطین به یهودیان از یک سو و تعیین قدس به عنوان هدف نظامی جهت توجیه هجوم آنها از سوی دیگر است.
در روایت بعدی میخوانیم که آنان نیروهای خود را در طول سواحل از عریش در مصر تا انطاکیه در ترکیه پیاده میکنند. از حذیفـ? بن یمان نقل شده که گفت: «پیامبر خدا را پیروزی و فتحی نصیب شود که همانند آن از زمان بعثت وی رخ نداده است. عرض کردیم: ای رسول خدا این فتح و پیروزی بر شما مبارک باد، آیا جنگ پایان مییابد؟ فرمود: هرگز، هرگز، سوگند به کسی که جانم به دست اوست، ای حذیفه، پیش از آن، شش حادثه واقع شود ... حضرت آخرین آنها را فتنة روم یاد کرد که آنها به مسلمانان خیانت کرده و با هشتاد لشکر در فاصلة بین انطاکیه تا عریش فرود آیند».9
در روایات مربوط به فرود عیسی(ع) آمده است که جنگ در آن زمان پایان خواهد یافت و تأیید این مطلب، جنگهای امروز مسلمانان با رومیان (غربیها) است که پایان نیافته و نخواهد یافت تا حضرت از پس پردة غیبت خارج شده، مسیح(ع) از آسمان فرود آید و خداوند ما را بر آنها در مرحلة طغیان جهانیشان پیروز گرداند. در روایت آمده است که: «در فلسطین دو درگیری با رومیان اتّفاق افتد که یکی از آنها «گلچین» و دیگری «درو» نامیده شود».10 یعنی جنگ دوم، نابودکنندهتر از جنگ اوّل خواهد بود.
روایت بعدی به این معنا اشاره میکند که نبرد مهدی(ع) با غربیها جنگی نابرابر است و البتّه به ظاهر موازنة قدرت به نفع آنهاست. از این رو، برخی بُزدلان عرب به آنها میپیوندند و بقیه بیطرف میمانند. ابنحماد به نقل از صفوان در تفسیر این آیه که فرموده است: «شما به زودی به سوی قومی بسیار قدرتمند فراخوانده شوید» میگوید: منظور رومیاناند در روز نبرد بزرگ. سپس میافزاید: خداوند عربها را در آغاز اسلام به جنگ با کفّار دعوت نمود، آنها گفتند: «مال، زن و فرزندان، ما را سرگرم و مشغول داشته است» خداوند فرمود: «شما به زودی به سوی قومی بسیار نیرومند فراخوانده شوید»، آنها بار دیگر در جنگ با روم همان گویند که در آغاز اسلام گفتند آنها تهدید آخر آیه دربارة آنها تحقّق یابد که «خداوند شما را به عذابی دردناک کیفر دهد».11
صفوان میگوید: «استادان ما چنین نقل کردهاند که در آن روز گروهی از عربها از دین برگشته، مرتد شوند و برخی دیگر دچار تردید شده، از نصرت و یاری اسلام رویگردان شوند».
از دین برگشتگان آناناند که از رومیان حمایت میکنند و رویگردانانِ از یاری اسلام، همان افراد بیطرفاند و به دست حضرت بعد از پیروزی بر رومیان، به عذابی دردناک گرفتار شوند. روایتی از ابن حماد نقل شده که، اجر شهیدان این جنگ را معادل پاداش شهدای بدر در کنار پیامبر(ص) میداند: «پیامبر(ص) فرمود: برترین شهیدان در زیر آسمان از آغاز خلقت عبارتند از: هابیل که به دست قابیل ملعون، مظلومانه کشته شد، پس از او پیامبرانی که به دست امّتهای خود شهید شدند در حالی که برای هدایت آنها مبعوث شده بودند و سخنشان این بود که پروردگار ما خداست و مردم را به سوی او دعوت میکردند، سپس مؤمن آل فرعون و آنگاه صاحب یاسین و بعد حمزه پسر عبدالمطلب و بعد کشتگان جنگ بدر و بعد کشتگان جنگ احد، آنگاه کشتگان حدیبیّه و پس از آن کشتههای جنگ احزاب و سپس کشتگان حُنین و پس از آن کسانی که بعد از من به دست خوارج طغیانگر و نابکار کشته شوند، بعد از اینها مجاهدان راه خدا... تا آنکه کارزار بزرگ روم اتّفاق افتد که کشتگان آن همچون شهدای بدر خواهند بود».12
شاید عبارت کشتگان حدیبیّه که در روایت وارد شده اشتباه یا اضافه باشد، زیرا منابع تاریخی وقوع جنگ یا کشتهای را در حدیبیّه درج نکردهاند.
ولی در منابع شیعه به نقل از اهل بیت(ع) آمده است که برترین شهیدان در پیشگاه خدا، یاران سالار شهیدان، امام حسین(ع) و شهیدانی هستند که در رکاب امام مهدی(ع) به قتل میرسند.
دربارة زمان هجوم اروپاییان به سرزمینهای اسلامی، باید گفت که براساس روایات، مدّت پیمان صلحی که با غربیان منعقد میگردد هفت سال است امّا آنان بعد از گذشت دو سال و به نقل برخی روایات سه سال، خیانت نموده، پیمانشکنی میکنند، چنانکه در روایت ابن حماد به نقل از ارطات آمده است: «پس از کشته شدن سفیانی و به غنیمت درآمدن اموال قبیلة کلب، صلحی بین مهدی و فرمانروای طغیانگر روم برقرار شود؛ به گونهای که بازرگانان شما و آنها به کشورهای یکدیگر رفت و آمد کنند. آنها سه سال به ساختن کشتیهای خود پردازند (نیروی دریایی خود را مجهّز سازند) تا آنکه کشتیهای رومیان در سواحل صور تا عکّا لنگر اندازند و آنجا صحنة کارزار گردد».13
امّا در روایتی که قبلاً گذشت، خیانت و نقض پیمان آنها را پس از مدّت بارداری زن یعنی بعد از نُه ماه بازگو کرد. والله العالم.
شکست فاحش غربیها به دست حضرت مهدی(ع) در فلسطین و شام، تأثیر فراوانی بر ملل و آیندة آن خواهد گذاشت و بیتردید نفوذ کلام، در دنیای غرب، متعلّق به مسیح، مهدی(ع) و موج افکار مردم اروپا که پشتیبان آن دو بزرگوارند، خواهد بود. موجی که عهدهدار براندازی حکومتهای کفر پیشه و برپایی حکومتهایی است که با دولت حضرت مهدی(ع) رهسپار غرب میشود و به اتّفاق یارانش شهر بزرگ روم، یا شهرهای روم را فتح میکند. برخی از این روایات میگویند: او به همراه یارانش با گفتن تکبیر آنها را فتح مینمایند. در روایتی چنین آمده است: «او قسطنطنیه، روم و سرزمین چین را میگشاید».14
همچنین آمده است: «او رهسپار سرزمین روم شود و به اتّفاق یارانش شهر بزرگ روم را آزاد کند»15 و اینکه: «شهری که مهدی(ع) در روم فتح میکند، مرکز و کانون سرزمین روم است».16
از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: «آنگاه رومیان به دست حضرت اسلام آورند و امام(ع) برای آنان مسجدی بنا کند و مردی از یارانش را جانشین و نمایندة خود قرار دهد و بازگردد».17
از عکرمه و سعید بن جبیر در تفسیر این گفتة خداوند که «لهم فی الدّنیا خزیٌ» (یعنی: برای آنان در دنیا خفّت و خواری است) نقل شده که گفت: «مراد شهری در روم است که آزاد گردد».18
و در روایتی دیگر آمده است: «شهر رومی را با تکبیر هفتاد هزار تن از مسلمانان آزاد سازد»19
علی کورانی
ماهنامه موعود شماره 101
پینوشتها: ? برگرفته: عصر ظهور، صص 317 ـ 326.
1. سورة نساء (4)، آیة 159
2. بحارالانوار، ج 14، ص 530.
3. همان، ج 52، ص 283.
4. صحیح بخاری، ج 2، ص 256.
5. نسخة خطی ابن حماد، صص 159ـ162، به نقل از صحاح اهل سنّت. همین روایت در کتاب بحارالانوار نیز آمده است.
6. بحارالانوار، ج 5، ص 80.
7. نسخة خطی ابن حماد، ص 141.
8. همان، ص 124.
9. همان، ص 118.
10. همان، ص 136.
11. همان، ص 12.
12. همان، ص 131.
13. همان، ص 142.
14. بشار? الاسلام، ص 258، به نقل از غیبت طوسی.
15. الزام الناصب، ج 2، ص 225.
16. ملاحم و فتن، ص 64.
17. بشار? الاسلام، ص 251، به نقل از بحارالانوار.
18. نسخة خطی ابن حماد، ص 136.
19. بشار? الاسلام، ص 297، به نقل از فتوحات مکیه ابن عربی.
کلمات کلیدی :