روزنامه نگار سلطنت طلب مقیم لندن از ناامیدی تازه در محافل ضدانقلاب پس از حوادث اخیر خبر داد و تصریح کرد: کم هستند در ایران آنها که خیال تغییرنظام در سر می پرورانند.
مسعود بهنود می نویسد: اگر هم خیال تغییر نظام در سرهایی باشد، عبرت آموزی روزگار کار خود را کرده و همان ها معتقدند ابتدا بهتر است چاه کنده و بعد منار دزدیده شود.
نامبرده البته خود از عناصر آلوده به افراطی گری و کینه ورزی علیه جمهوری اسلامی هم در اوج التهابات پس از انتخابات و هم در دوره اصلاحات بود تا جایی که مهاجرانی وزیر وقت ارشاد در انتقاد از مواضع تند و موهن و دروغ پراکنانه اش در روزنامه جامعه و توس، مصاحبه کرد و وی را سلطنت طلب توصیف نمود. با این حال بهنود هر گاه که کار بیخ پیدا کرده، خود را کنار کشیده و تندروهای مجهول را تخطئه کرده است. او در نوشته اخیر خود نیز تلاش کرد تندروها را بخشی خاص از فتنه سبز قلمداد کند و بدین ترتیب به بقایای جریان ورشکسته فتنه روحیه دهد که شما از آن رادیکال های ناامید نیستید!
وی در ادامه مقاله خود می نویسد: این روزها فضای مجازی پر است از کسانی که خشمگین اند و گاهی ناامید. بیشتر همان ساده دلان دورمانده از واقعیت های جامعه اند که منتظر بودند با یک تکان دیگر بنای نظام فرو ریزد و نریخت.نومیدی متعلق به کسانی است که صحنه را نمی شناسند و در خیالی بودند که نشد.
بهنود چند سال پیش هم در مصاحبه ای اکبر گنجی و ابراهیم نبوی را به عنوان آدم هایی تسمه پاره کرده که از چراغ قرمز گذشتند معرفی کرده بود. اما متقابلاً عناصر گروهکی آشنا با بهنود، او را فردی فرصت طلب با اخلاق ژله ای و خودشیفتگی مفرط می شناسند که حاضر است برای اثبات خود، هم قطاران را ضایع کند.
ریگی بارها در تیررس بود اما خواستیم زنده دستگیر کنیم
ریگی بارها در تیررس نیروهای اطلاعاتی ایران بود اما ماموران امنیتی به توصیه مقامات عالی رتبه نظام سعی در زنده بازداشت کردن وی داشتند که همین امر نیز نهایتا اتفاق افتاد.
یک مقام امنیتی ضمن بیان این خبر گفت: هنگامی که خلبان هواپیمای قرقیزستانی از دستور فرود اضطراری استنکاف می کند، دو هواپیمای جنگی نیروی هوایی وی را مجبور می کنند در فرودگاه فرود بیاید. در فرودگاه بندرعباس برای اینکه به مسافران آسیبی نرسد اعلام می شود مسافران به دلیل احتمال فعالیت تروریستی (یا بمب گذاری) باید هواپیما را ترک نمایند. در هنگام پیاده شدن ریگی و همراهش «ملامحمدجان» معروف به حمزه ـ معاون ریگی - ماموران ایرانی این دو فرد را بازداشت می کنند.
«جهان» به نقل از مقام امنیتی مذکور اضافه کرد: ریگی ادعا می کند که هنگام مشاهده هواپیمای جنگی ایران، به احتمال بازداشت شدنش شک کرده بود و بنا داشته که از هواپیما بیرون بپرد و خودکشی نماید که بعدا استخاره نموده و با توجه به بد آمدن استخاره اش از این کار منصرف شده است!
ریگی همچنین به ارتباط گسترده با سرویس امنیتی پاکستان و افغانستان اعتراف کرده و اعلام می کند پس از ترور (شهید) شوشتری پاکستان اقدامات وی را محدود کرده و به وی توصیه می کند که از کویته خارج شده و در کوهها مستقر شوند اما چندی بعد با هماهنگی دوباره به شهر باز می گردند.
گفته می شود در هنگام بازداشت ریگی، وی پیشنهاد معامله و پرداخت رشوه برای آزادی خود را به ماموران می دهد و حتی شنیده شده وی در ابتدای بازداشت خود به شدت گریه کرده است.
فائزه هاشمی عمله های جرج سوروس را به پدرش ترجیح داد
همزمان با تاکید اخیر آیت الله هاشمی رفسنجانی بر لزوم مرزبندی با ساختارشکنان و نقش منحصر به فرد رهبری و ولایت فقیه در وحدت جامعه، فائزه هاشمی با یکی از سایت های ضدانقلاب مصاحبه کرد تا آقای هاشمی را در اردوگاه فتنه ضد انقلاب تصویر کند. این در حالی است که سایت گویانیوز در تحلیلی تاکید کرد «امیدی به اصلاح هاشمی رفسنجانی نیست».
در حالی که مواضع اخیر آیت الله هاشمی رفسنجانی در اجلاس خبرگان، محافل ضدانقلاب و منافقین فرصت طلب را کلافه و خشمگین کرده، فائزه هاشمی به مصاحبه با فرشته قاضی خبرنگار متواری روزنامه زنجیره ای اعتماد پرداخت که اکنون در آمریکا اقامت دارد و برای «روزنت» و صدای آمریکا کار می کند. فائزه هاشمی که خود یکی از عناصر معرکه گیر در آشوب های خیابانی مختلف بوده و از جمله عناصر تحریک کننده به آشوب در دانشگاه آزاد به شمار می رود، با به جان خریدن عار همکاری با رسانه ضد انقلابی روزنت گفت: اتهام سازش به آقای هاشمی نمی تواند واقعیت داشته باشد. ایشان بر سر حقوق مردم سازش نمی کند اما باید توجه کرد هرکس ویژگی، تفکر و روش خودش را دارد و باید از هر کس مطابق شخصیت و جایگاهش انتظار داشت. خوب است صبر کنیم که باز هم ایشان با درایت خود عمل کند. ایشان آینده نگر است و مصلحت و شرایط جامعه را می بیند. من نمی خواهم دفاع کنم اما با توجه به نزدیکی و گفت وگوهایی که با ایشان دارم نسبت به این موضوع متقاعد شده ام.
وی با بیان اینکه خواست آقای هاشمی خواست سبزهاست، گفت: من نمی توانم بگویم ایشان عضوی از جنبش سبز است. باید از خود ایشان پرسید اما خواسته هایی که اعلام کرده اند همان خواسته های جنبش است البته ایشان معمولا فراتر از تقسیم بندی ها قرار گرفته است.
وی درباره دستگیری اش در جریان اغتشاش ها گفت: بله من روز 30خرداد به اتفاق دخترم مونا، دو دختر خاله ام و یک نوه خاله ام بازداشت شدم.حدود 30 ساعت بازداشت بودم. روز تنفیذ هم همسر برادرم و دخترخاله ام در ونک بازداشت شدند که به شدت با آنها بدرفتاری شد.
فائزه هاشمی در پاسخ به این پرسش که «آیا آزادی سریع شما و همچنین بستگانتان به دلیل نسبت شما با آقای هاشمی رفسنجانی بود» گفت: بله این احتمال وجود دارد که به خاطر نسبتی که با ایشان دارم کاری نداشته اند.
گفتنی است خبرنگار مصاحبه کننده در کنار عناصری مانند شهرام رفیع زاده، و روزبه میرابراهیمی جزو چند خبرنگار فراری روزنامه زنجیره ای اعتماد است که در آمریکا اقامت گزیده اما همچنان با برخی عناصر آلوده در داخل مرتبط است. ملیکا انتخابی فرد دیگر روزنامه نگار فراری، همکار فائزه هاشمی در روزنامه زن بود که به همراه عطریانفر با جرج سوروس در ویلای شخصی وی ملاقات کرد. انتخابی فرد همچنین به سفارش فائزه هاشمی با فرح پهلوی و بنی صدر ملاقات و مصاحبه کرده بود.
شایان ذکر است آقای هاشمی در پی انتقاد نیروهای انقلابی از عملکرد روزنامه «زن» تاکید کرده بود بارها به فائزه هاشمی تذکر داده ام اما او به حرف من گوش نمی کند.
تقلای بیمارگونه فائزه هاشمی برای خرج کردن و قربانی نمودن پدر پیش پای مطامع دشمنان انقلاب در حالی است که سایت گویانیوز وابسته به سازمان سیا ضمن عقده گشایی علیه آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشت: امیدی به اصلاح هاشمی رفسنجانی نیست. او با چه زبانی بگوید به دنبال تغییر و اصلاح حکومت اسلامی و میراث ]...[ آیت الله خمینی نیست. او در راستای پاسداری از کیان اسلام در 5 پرونده ترور از 6 کشتار حکومت ایفای نقش کرده است. او همچنین راهگشای حکومت در عبور از بحران های نخست وزیری بازرگان، ریاست جمهوری بنی صدر، جنگ عراق و عزل منتظری بوده است. او به دلیل درگیری های شخصی و فامیلی با احمدی نژاد در حمایت ضمنی از جنبش سبز سیاست به نعل و به میخ پیشه کرد اما اندک اندک که جنبش آغاز به غلطیدن در افت اجباری کرد، در حمایت از یار دیرینه اش «آقا» خامنه ای از ارتجاعیون اصولگرا هم سبقت گرفته است. هاشمی با سخنان اخیرش در مجلس خبرگان، ضمن نزدیک تر شدن به مذهبی ها به روشنی تکلیفش را با اصلاح طلبان روشن کرد. او با زبانی صریح و بی تکلف، فاتحه خوان خوش بینی و خوش خیالی اصلاح طلبانی شد که بیش از دیگران بازی خورده روش و منش امثال ایشان هستند.
هشدار منوشه ای! قدرت سربازان گمنام را دست کم نگیرید
سایت وابسته به منوشه امیر (منوچهر ساچمه چی مهره کارچاق کن رژیم صهیونیستی) معتقد است جنبش سبز، جنبش الهی نیست که ضمانتی داشته باشد بنابراین برای چهارشنبه سوری باید به نحوی برنامه ریزی کرد که قدرت سربازان گمنام جمهوری اسلامی دست کم انگاشته نشود.
«بالاترین» در مطلبی که گرگیجه و فلاکت گروهک های ضدانقلاب و حامیان خارجی آنها را نشان می دهد، می نویسد: توصیه اخیر آقای موسوی در مورد چهارشنبه سوری منجر به برداشت های ناصحیح و سردرگمی شده است، انگار که آقای موسوی گفته باشد مراسم چهارشنبه سوری با آرامش و سکوت برگزار شود. بگذارید صریح بگویم! جداً احساس خطر می کنم که اگر هرچه زودتر به این موضوع رسیدگی نشود چهارشنبه سوری را هم مثل 22 بهمن به مکر سربازان گمنام جمهوری اسلامی ببازیم. فراموش نکنیم که جنبش سبز ما پدیده ای الهی نیست، امام زمان هم سرنخش را در دست ندارد، و هیچ ضمانتی، تکرار می کنم هیچ ضمانت تاریخی وجود ندارد که اگر ما مکرر اشتباه کنیم و حرکتهای خودمان را غلط یا ضعیف برنامه ریزی کنیم به جائی برسد. پس بیائید چشمهایمان را باز کنیم و فکرهایمان را به کار بیاندازیم. دشمنمان هم خدعه گر است، هم تجربه دارد، هم قدرت دارد، و هم امکانات اجتماعی و مطبوعاتی کامل در دسترس، خردش نیانگاریم که بد اشتباهی خواهد بود.
سایت ساچمه چی نوشت: حرف میرحسین این نیست که شلوغ نباید کرد در چهارشنبه سوری، که بچه ها آتش به پا نباید بکنند و ترقه در نباید بکنند و خودشان را طبق سنت مرسوم خالی نباید بکنند. حرفش این نیست که این چهارشنبه سوری «آرام باشید» و «شمع دست بگیرید» و راهپیمائی سکوت بکنید!! میرحسین حرفش این است که بروید در کوچه پس کوچه هایتان و آتش بزنید به جان تاریکی و اعلام کنید خشم و انزجار خودتان را، بسوزانید عکسهایشان را و منفجر کنید افکارشان را، اما مراقب باشید به کسی آسیب نرسانید.
گفتنی است پیشنهاد سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی برای سر دادن شعار نه غزه، نه لبنان در راهپیمایی روز قدس از سوی آشوبگران که اتفاقاً اطاعت هم شد، رسوایی بزرگی برای سران فتنه به بار آورد و ماهیت حقیقی آنها را روشن کرد. خط زدن اسلام و طرح شعار جمهوری ایرانی سیاه بازی مشابه فتنه گران بود.
در خر تروا برای شما هم جا رزرو شده بود!
کاریکاتوریست خارج نشین روزنامه های زنجیره ای، تصویری مضحک از پروژه اسب تروا(به اصطلاح پروژه تمام کردن کار جمهوری اسلامی در 22 بهمن) ارائه کرد و نوشت: دوستان ما یک طرح پیروزی آور در یونان باستان را تبدیل به عیان کننده ضعف جنبش کردند!
«ن- ک» پیش از این هم پروژه اسب تروا را که از سوی سازمان های جاسوسی استکباری طراحی شده بود، به نام مهاجرانی تمام کرده و به اعتبار سابقه شیر درازگوش خوردن وی، کاریکاتور درازگوش تروا را کشیده بود. اما گویا همه ناراحتی هایش خالی نشده که دست به قلم برده و می نویسد: سیاسیون و نویسندگان و بسیاری از افراد شناخته شده ما دچار این مشکل بزرگ هستند که به جای این که خود به طرف مردم بروند و دعوتشان را طرح کنند، دعوت خانه به خانه، یک جا روی برج عاج می نشینند و بقیه باید بیایند سراغ شان. بعد هم از پای کامپیوترهای شان در لندن و بوستون و پاریس و واشنگتن خط بدهند به مردمی که داخل کشور هستند. یکی از مشکلاتی که من با طرح «اسب تروا» دارم، این است که به جای غافلگیری نظام، باعث غافلگیر شدن خودمان شد. اما مشکل بزرگترش این بود که «پاشنه آشیل» جنبش را هم عیان کرد؛ ضعف رهبری متمرکز. جالب است! آشیل، قهرمان اسطوره ای جنگ «تروا» بود. فقط یک نقطه ضعف داشت. قهرمان روئین تن با همان تیری که بر پاشنه اش خورد، کارش تمام شد. اما یونانی ها پیروزی شان را با همان اسب چوبینی بدست آوردند که اهالی «تروا» خیال کردند هدیه خدایان است. کار دوستان ما را ببین که چطور یک طرح پیروزی آور را تبدیل به عیان کننده نقطه ضعف تا «پاشنه آشیل» جنبش کردند.
«ن- ک» همچنین با تاکید بر برج عاج نشینی سران فتنه می پرسد: آنها چرا نمی توانند جنبش را با انگیزه نگاه دارند؟ مگر نمی دانند یک جنبش اجتماعی نیاز به کارهایی دارد که از برج عاج نشینی به دور است؟ به خانه های مردم عادی سرمی زنند؟ به خانه کارگری در خیابان 13 آبان می روند که هیچ کسی شاید اسمش را نشنیده جز رئیس و همسایه اش؟ چرا در طول سال ها طوری رفتار کرده ایم که هموطنان آذری، کرد، بلوچ، بندری و... خود را از ما جدا بدانند؟
گفتنی است این همکار رسانه های ضد انقلاب قبل از پناهندگی به آمریکا سرسپردگی خود را از طریق یک سفارتخانه اروپایی به مقامات اطلاعاتی آمریکا اثبات کرده بود و به همین علت یکی از فراریان دیگر با کنایه خطاب به او نوشته است؛ آقای «ن-ک» اگر خر تراوا راه می افتاد، برای شما هم زیر دم آن درازگوش جایی در نظر گرفته شده بود!