حجتالاسلام سیدمصطفی حسینی در گفتوگو با خبرنگار آئین و اندیشه فارس، ضمن اشارهای کوتاه به زندگانی امام موسی کاظم(ع) گفت: طبق نقلهای تاریخی، امام کاظم(ع) در ماه صفر سال 128 هجری در منطقهای مابین مکه و مدینه به نام «ابواء» بهدنیا آمد. مادر ایشان حمیده ملقب به «مصفّاة» بود.
وی ادامه داد: در تاریخ آمده است تولد امام، آنچنان پدر بزرگوارش امام صادق (ع) را شادمان کرد که به افتخار آن، سه روز مردم را اطعام کرد و عقیقه و ولیمه داد. نام مبارک ایشان «موسی» انتخاب شد که تا آن زمان در خاندان رسالت بیسابقه بود. کنیه امام نیز ابوالحسن بود.
حجتالاسلام حسینی مدت امامت امام کاظم(ع) را 35 سال عنوان کرد و گفت: موسیبنجعفر(ع) در سن 21 سالگی و به وصیت پدر بزرگوارش به امامت رسید. دوران امامت ایشان با چهار خلیفه عباسی یعنی منصور دوانیقی، مهدی و هادی عباسی و هارونالرشید همزمان بود. سرانجام نیز ایشان در 25 رجب سال 183 هجری و در سن 55 سالگی به دستور هارون با خرمای زهرآلود مسموم شد و به شهادت رسید. از امام رضا(ع) نقل شده است که ایشان فرمود: زیارت قبر پدرم، مانند زیارت قبر حسین(ع) است.
این استاد حوزه علمیه با تأکید بر این نکته که تمام مشی ائمه علیهمالسلام برای شیعیان جنبه الگوپذیری دارد، گفت: ویژگی ممتاز امام موسی کاظم(ع) نحوه برخوردشان با مخالفان بود. ایشان با برخورد زیبایشان، مخالفان را جذب اسلام و تشیّع میکرد. نقل میکنند شخصی بود که همواره نسبت به اهلبیت اساعه ادب میکرد و چون امام را میدید به اهانت میپرداخت. اصحاب حضرت که شاهد ماجرا بودند، قصد دخالت و تنبیه آن فرد را داشتند، اما امام مانع شدند.
حجتالاسلام حسینی ادامه داد: امام(ع) نشانی آن فرد را جویا شد و در فرصتی مناسب به سراغ وی رفت. آن فرد زمینی داشت که در آن زراعت میکرد. وقتی امام(ع) را دید از ورود ایشان به زمینش ممانعت و ابراز نارضایتی کرد، اما امام(ع) با سعه صدر و متانت پیش رفت و از وی در مورد ارزش زمینش و محصولی که برداشت خواهد کرد، پرسید. آن فرد ارزش زمین و محصولش را 200 دینار بیان کرد. امام(ع) 300 دینار به آن شخص داد و گفت 200 دینار بابت زمین و محصولش و 100 دینار هم برای زحمتی که خودت متقبل شدهای. آن فرد با دیدن برخورد امام(ع) آنچنان منقلب شد که توبه کرد و از یاران و اصحاب نزدیک امام(ع) شد.
حجتالاسلام حسینی دلیل وجود روایات اندک امام کاظم(ع) را وجود اختناق و خفقان حاکم دانسته و افزود: امام کاظم(ع) مدت مدیدی را در زندان و تحت نظر شدید خلفای عباسی سپری کرد. امام کاظم(ع) در چنین شرایطی بیشتر به تقیه روی آورد. به همین دلیل روایات اندکی از ایشان نقل شده است.
وی ادامه داد: روزی هارونالرشید برای آزار امام و مخدوشساختن معنویت ایشان دستور داد خواننده فاسدی را وارد زندان کنند، اما بعد از مدتی که برای سرکشی و مشاهده نتیجه بازگشتند، زن را در حال سجده و نیایش یافتند. این نشان میدهد درست است که امام به تقیه روی آورده بود، اما از کوچکترین فرصتی برای اصلاح امور و هدایت بندگان استفاده میکردند.
حجتالاسلام حسینی یکی از معروفترین روایات نقل شده در مورد امام هفتم را روایت «بشر حافی» عنوان کرد و گفت: روزی امام از کنار خانهای میگذشت که صدای رقص و غنا از بیرون آن شنیده مىشد. با توجه به اینکه آن زمان هنوز بردهداری مرسوم بود، امام(ع) از کنیزی که از منزل خارج شد، پرسید: صاحب این خانه عبد است یا مولا؟ کنیز در پاسخ گفت که البته مولا و آزاد است. امام(ع) فرمود: راست گفتی، زیرا اگر بنده بود از مولاى خود میترسید و این چنین در معصیت گستاخ نمىشد.
این استاد حوزه علمیه ادامه داد: صاحبخانه علت دیر برگشتن کنیز را جویا شد و کنیز نیز صحبتهای خود و امام را بازگو کرد. سخن امام چون تیری بر قلب «بشر» نشست و وی را آگاه کرد. در این هنگام وی با پای پیاده به دنبال امام(ع) دوید و خود را روی پاهای ایشان انداخت و از کرده خود اظهار پشیمانی کرد. سپس رو به امام گفت: میخواهم از امروز بار دیگر بنده خدا باشم. این یکی دیگر از ویژگیهای بارز امام بود که با رفتار زیبا و اخلاق حسنهاش معاندان، مخالفان و گمراهان جذب دین میکرد.
حجتالاسلام حسینی در پایان به نفوذ امام در دستگاه خلافت اشاره کرد و گفت: از آنجایی که امام کاظم(ع) در عصر تقیه زندگی میکرد به برخی از یارانشان اجازه ورود به دستگاه خلافت را میداد تا از این طریق برای رفع مشکلات مسلمانان اقدام کند. یکی از این افراد «علیبنیقطین» بود که در دستگاه خلافت حضور داشت و بدون اینکه عباسیان متوجه شوند به نشر اندیشههای شیعی امام(ع) کمک میکرد.